۵ پاسخ

من درگیرشم
هیچی خوشحالم نمیکنه
هیچی باعث ذوقم نمیشه
میرم بیرون دوس دارم برم خونه
میرم خونه دوس دارم برم بیرون
دوس دارم کمی تفریح کنم
دوس دارم بچمو بذارم خونه مادرم برم بیرون چندین ساعت نباشم

من الانم درگیرشم دیروز زدم تمام گلدونامو ک عاشقشونم و شکوندم سر ی حرف چرت و پرت
خیییلی تحت فشارم انگار تو دنیای دیگه ام ی حسی مث پوچی

منم گرفته بودم تا دوماه افسرده بودم البته من ی مشکل خییییلی بزرگ برام پیش اومد شوک وارد شد بهم
من حتی روزی چند بار ب خودکشی فک میکردم اما بخاطر دخترم تحمل کردم
خدا ببره اون روزارو دیگ نیاره😭😭😭😭

من داشتم بخصوص که از خانواده ها دور بودم، دوتا شغل داشتم که از دست دادم ایناهم یادم میومد بدتر میشدم ، گاهی وقتا هم انگاری تو یه دنیای دیگه بودم اوایل نگا رگال تو اتاق میکردم انگاری از تلویزیون فیلم میدیدم چندین ساعت گریه میکردم به همسرم گفتم حس میکنم همه چیز تموم شده انگاری همه چیز پوچه هیچی برام مهم نبود ، روزهای بدی بود خیلی

همش دلت میخاد گریه کنی ناراحتی هیچی خوشحالت نمیکنه فکرای چرت پرت منکه اینجور شدم بعد چهل خوب شدم خیلی دوران بدی بود🥲

سوال های مرتبط

مامان اقاابوالفضل مامان اقاابوالفضل ۸ ماهگی