۵ پاسخ

اره یکم بخاطر سنشه
و اینکه شما هم گاهی وقتا تو بازی بهش ببازید یا نتونید انجام بدید

این شرایط برای سنشه
توی این سن بچه ها حساس تر میشن و چون میخوان‌مستقل رفتار کنن زود عصبانی‌میشن
همین طور ادامه بدین
به وقتایی توی بعضی کارها خودتون خراب کنید تا اون بفهمه که شماهم بعضی کارها رو نمیتونید و ببینه چه عکس‌العملی دارین

دختر منم همینه نمیتونه گریه میکنه داد میزنه موهاشو میکشه تا میگم اشکال نداره بیا باهم درست کنیم و فلان
اخرش قهرمیکنه میره اتاق

عزیزم عدم تحمل نداره؟

بگو موهاتو نکش اشکال نداره اگه بلد نیستی میتونی از من یا بابات کمک بگیری

سوال های مرتبط

مامان عزیزدل🥰 مامان عزیزدل🥰 هفته بیست‌وپنجم بارداری
سلام مامانا من رفتم سونو ان تی دکتر گفت احتمال زیاد دختره
یدونه پسرم دارم و من و همسرم خیلییییی خوشحال شدیم
ولی پدرشوهرم و مادرشوهرم پسر دوست دارن بااینکه مادرشوهرم خودش دوتا پسر سه تا دختر داره ولییی بازم امروز همش میگفت اره ما اصلا باور نمیکردیم ک دختر باشه ومنم گفتم خداروشکر من و شوهرم خیلی خوشحال شدیم ک جفتمون جور شد اگه دیگه بچه نیاریمم خداروشکر از دوتاش داریم
باینکه من و شوهرم خیلی خوشحال هستیم ولی بازم حرفاشون خیلییییی رویه مخمه چیکار کنم برام اهمیتی نداشته باشه الان اگه بچم دختر باشم دیوونه میکنن ازبس میگن بیار سریع ک پسر بشه نمیدونم تو پسرایه خودش چی دیده😂😂 یا میخاد تاج و تختشون بی وارث نمونه
خب حالا خوبه همیشه خودشم میگن دخترام اگه نبودن من افسردگی میگرفتم یا ابجیش ک دختر نداره همیشه غصه شو میخوره ک چرا سه تا پسرداره ،،حالا اگر دختر خودش ک یدونه پسر ۶ساله داره هنوز بچه نیورده ک هیچ اگرم دختردار میشد ک کله مارو میکند ک دخترم ازبس خوش شانسه یدونه پسرداره یدونه دختر
چ کنننننم انقدرومخن!!
مامان Ayhan مامان Ayhan ۳ سالگی
سلام خانوما.پسر من خیلی ب من وابسته شده بدون من هیچ‌جا نمیره قبلا اینجوری نبود خونه دوتا مامان بزرگاش چندساعتی ک کار داشتم میذاشتم اونجا میموند.الان نمیمونه میگه تو هم بیا.یا با باباش میرن مغازه نمیمونه نیم ساعت نمیشه ب باباش میگه منو ببر خونه میخوام برم پیش مامانم.دیشبم شام خونه مامانم میخواستیم بریم قبلش خرید داشتیم رفتیم بیرون بعدش رفتیم خونه مامانم تو راه ک داشتیم میرفتیم گریه میکرد میگفت نریم بریم خونه خودمون.ینی یجوری شده ک دوس نداره خونه کسی بره.با اینکه خونه دوتا مامان بزرگاش بچه های دیگه هم هستن تنها نیست.بنظرتون چرا اینجوری شده؟؟
البته اینم بگم من خیلی تو خونه ک هستیم اذیت ک‌ میکنه دعواش میکنم اعصابم خیلی ضعیف شده.خیلی ناراحتم سر این موضوع همش شب ک میشه میگم از فردا دیگه دعواش نمیکنم اما وقتی اذیت میکنه یا نق میرنه تحملم کمه دعواش میکنم😔
بنظرتون چون دعواش میکنم وابستگیش زیاد شده؟؟
الهی بمیرم کاشکی بتونم دیگه دعواش نکنم خدایا خودت بهم صبر و تحمل بده فقط