مامانادوماهه باردارم افسردگی شدیدگرفتم فکروخیال ولم نمیکنه همش میخوام تنهاباشم سرموبزارموبخوابم ازخودم بدم میاد بااینکه بارداریم باخواست خودم بوده وخداردشکرمیکنم ولی نمیدونم چرااینجوری شدم استراحت مطلقم جایی نمیتونم برم اگه برم خونه ی مادرم یه ساعت بشینم لکی بینی ام شروع میشه اصلاجایی نمیتونم برم جاریم همسایم بودمادرشوهرااینارادعوت کردبااسراررفتم گفت کاری نکن فقط بشین دوسه اونجابودم بااینکه هی میرفتم تواتاق درازمیکشیدم بازم لکه بینیم شروع شده نمیدونم چراتوخونه خودم خوبم جایی میرم میشم به دکترمم گفت توسونوگفت هماتوم داری چیزی نیست بیشترماماناتوماهای اول دارن خودش برطرف میشه شیاف استفاده میکنم نمیدونم کسی مثل من هست یانه🥺🥺🥺

منم همینطور بودم

بارداری همین طور آدم همش دلش گریه میخواد ب بدبختی ها فکر نکن اشکال نداره بگو به همه که اونا بیان

هورمونها تو بارداری بهم میریزه خودتم به شاد بودنت کمک کن این روزها هم میگذره خیلی ها شرایط شما رو دارن

خب عزیزم به مادرت یا جاریت یا حالا هر کسی که دلسوزت هستن بگو زود به زود بهت سر بزنن باهاشون بیشتر وقت بگذرون وقتای تنهایی فیلم دانلود کن نگاه کن

من از هفته ی ۲۷ تا آخر هفته ی ۳۳ که بچم بدنیا اومد تماما خونریزی داشتم و بستری بودم بیمارستان .خیلی روزهای سختی بود اما زود میگذره .این روز های شما هم زود تموم میشه و زود کوچولو میاد تو بغلت