میشه هرکی پیاممو میبینه جواب بده دلم اروم شه؟
پسر من خیلی بداخلاقه . گیر میده مثلا بریم پیش چایی ساز یا به من قیچی بده یا بریم اتاق بعد انجام ندیم گریه میکنه. برادرمم همینجور بود. چندروز پیش بردم دکتر رف معاینه کنه گریه کرذ گفتم اقای دکتر این خونه هم بداخلاقه گف چندبار اوردیش نباید گریه کنه . یا کم خونه یا بیش فعالی یا اتیسم خفیف
یعنی من یهو خونم خشک شد
بچه من حرف میزنه دوکلمه ای میگه . شعر بخونم مکث کنم کلمه جاافتااه رو میگه. رنگارو بلده بگم برو از اتاق گوشیمو بیار میره میاره اسمشو صدا بزنم برمیگرده باهام مسابقه خنده میذاره تو چشام نگاه میکنه که نخندیم فقط به شدت دستور میده و براورده نکنیم قبامت میکنه. از بچگی خواستشو براورده کردیم خیلیم لوسه. اعدادو بلده میگن نشانه اتیسمه. رو پنجم شاید ماهی یبار خب ببینم داره رو پنجه میره ولی مداوم نه… مامان و شوهرم میگن الکی رو بچه اسم میذاری حق نداری چنین حرفی بزنی ولی من مثل خوره افتاده به جونم. بچه های هم سن و سالشم خیلی دوس داره اسماشونو میگه هی میگه فیلماشو بذار پیششونم هس خب خیلی درکی اژ بازی نداره ولی چیزایی که دوس داره میاره نشونشون میده . نظراتتون رو بگید لطفا

۲۴ پاسخ

ریدم. دهن. دکتره

به نظرم الکی رو بچه اسم نزار .بچت سالمه

عزیزم یه چیز طبیعیه‌ ک از دکتر بترسه، یا دستور بده و لجبازی کنه اقتضای سنشه، الکی ذهن خودتو درگیر نکن فقط سعی کن خیلی هرچی میخواد بهش ندی تا جایی ک مقبوله بده ولی وسایل خطرناک بگو جیزه یا خطره نهایت گریه میکنه بعدش آروم میشه یه جاهایی خوبه نه بشنوه

الان ی بچه بیار ک تو این سن بهش بگی نه
بگه چشم حتما حرف شما

.بچه اصلا منطق نداره تو این سن
فقط هیجان داره و بس

الان دکترا حرف چرت زیاد میگن ی حرفی پرونده خواسته بگه ما هم کار بلدیم و ی چیزی بلدیم
تا اونجایی که من میدونم بچه این دور و زمونه همشون نق و جیغ و داد زیاد میزنن آرام و قرار ندارن دختر منم اینجوری اقتضای سنشون

اون دکتر احمق الاغ و بیشعور مریضه که رو بچه سالم اسم میزاره من جای تو بودم یه کشیده تو اون صورت کثافتش میزدم
والا اینجور که داری میگی بچت تمام ااین کارارو میکنه از منم سالم تره
حتما دکتر شو عوض کن دیگه هم اونجا نبر
واقعا ذهنتو در گیر نکن یه سریا نشستن فقط اراجیف میگن
ما یه دختر بچه تو فامیل داشتیم انقدر که این شیطون بود که از کلاس اول اخراجش کردن به فامیلمونم گفت بچت روانیه فامیلمون گفت شما ها روانی هستین اومد خونه رفت یه مدرسه دیگه اسمشو نوشت یواش یواش هی آرومتر شد الان اون دختر امسال دیپلم میگیره یه دختر فوق‌العاده خانم که از همین الان هر جا میره براش خاستگار پیدا میشه

اون لحظه که گیر میده باید به طریقی حواسشو پرت کنی. پسر من عاشق سولاردومه میگه باید بغلم کنی دکمه هاشو دست بزنم یا گاهی خودش صندلی میذاره میره بالا که دکمه هاشو دستکاری کنه. اینجور مواقع فوری با یه کاری جایگزین میکنم. میای بریم دمپایی بپوشیم؟ بریم جوراب بازی کنیم؟ هی جوراب می پوشونم هی خودش در میاره. میای بریم خونه بسازیم؟ بریم آهنگ بذاریم برقصیم؟ نقاشی بکشیم؟ بداخلاق نیست پسرت فقط توجه نیاز داره همین. براش وقت مفید بذار ببین بچه ت چقدر خوش اخلاق میشه

توی این سن بدقلقلی طبیعیه، بچه در حال شناخت کامل محیط اطرافه

بچه سالمه روش عیب نزار
بچه منم بهش چیزی ندیم قیامت ب پا میکنه از اول هر چی خواسته دادیم بهش

شماهم بچت لوس عزیزم دختر منم همینه چون بهشون زیاد توجه میشه وخواسته هاشون برآورده میشه لوس میشن

بگو احمق تو فقط با این گریه کردن فهمیدی اوتیسم داره

خاک تو سر اون دکتر نفهم والا بچه یبار میبینی باباشو میبینه گریه می‌کنه بعد میخوای اون میمون رو دیده گریه نکنه واقعا من موندم بعضی از این دکترا چقدددد گاون

به نظرم برو برین به اون دکتر زر زده

دکتره چرت گفته، پسرمن فقط دده،به به میگه، عیب نزار رو بچت.پسر بچه ها خیلی شیطونن

ای بابا چ دکتری بوده
بچه های الان اکثرا بیش فعالن و ب شدت تیز بین و باهوش حوصلش سر میره احتمالا وقتی بهونه میگیره

وا اینجور باشه نصف بچه ها اوتیسم و اینان کلا تو سن بچه هامون من هرکی و دیدم همینه و دیدم ک بزرگتر هم شدن درست شدن پسر عموی دخترم و حشتناک بود میرفت تو حیاط سرشو می‌کوبید ب آهن الان ۶سالشه و آروم و مودب شده

وا طبيعيه يعني چي

بچه منم هر بار به چیزی غیر منطقی میخاد چ ربطی داره بچه من تازه نصف شب ک پا میشه از خواب این بهونه هارو میگیره .بچه ست دیگه....

منم دخترم ایقد فعال همیشه فکرم رو پیش فعالی اینا ولی عزیزم بچس انرژی داره باید تخلیه بشه

دکتر حرف الکی زده دختر منم همینجوره البته دختر من باباش اینجوریش کرده خیلی بهش میگفتم نکن بچه بد بار میاد حرفمو گوش نکرد الان تا شوهرم از سرکار میاد یکسره گریه لجبازی خودشو زمین میکوبه همه چیز باید بیاری جلو دستش کاری میکنه شوهرم از خونه میزاره میره

بنظر منم بچت سالمه ماشالا فقط به قول خودت لوس شده 🙃

اینایی که گفتی همه ی پسرای هم سنو سالش همینن

خیلی مادر بودن سخته مخصوصا مادر اولی ها منم خیلی چرت و پرت میاد تو ذهنم ولی عزیزم بسپار به خدا خدا خودش نگهداریشون باشه.

بچه سالمه بابا دکتره دیونه بوده این حرف و زده
بچه ی منم همینطوره و به شدت تخص و لجباز

سوال های مرتبط

مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
پس از بهانه گیری ها و درخواست های بی مورد بدلیل خوابالودگی از ساعت 9 و نیم تاااا الان دیگه خودش پنچر شد سرشو گذاشت رو سینه ام گفت یادین بخوابه بعدم خوابش برد 😅😅😅
همه راهی رو امتحان کردم واسه خوابوندنش وقتی نخواد بخوابه هییییچ راهی فایده نداره. چراغا رو خاموش کنم میره بالای تخت چراغو روشن میکنه درو ببندم از اتاق نره بیرون جیغ و گریه زاری راه میندازه همه رو عاجز میکنه مجبورم درو باز بذارم. کتاب میخونم یچیزی از تو کتاب پیدا میکنه که بهانه گیری کنه مثلا میگه ماهی خوابیده بعد گریه میکنه یا مثلا میگه پستونک کوکو دشت یادین. یعنی پستونک شخصیت کوکو درون کتاب را به دست رادین بدهید بعد گریه میکنه 😂😂😂 تاب ریلکسی هم داره اگه نخواد بخوابه خودشو میکشه جلو که از تاب بیاد پایین گریهههه. لالایی بخونم گریه میکنه میگه مامان آواز نخون 😂 خلاصه هیچ راهی فایده نداره فقط باید یواش یواش باهاش حرف بزنم آروم باشه نره پشت گریه تا وقتی که کم کم خوابش بگیره
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
رادین چند شبه خیلی بدخواب شده. دیشب هم ساعت 2 بیدار شد گریه‌هههه مامان بغل مامان پاشو تاب تاب پاشو بریم سالن چراغ روشن. اگه پاشم بغلش کنم به حرفش گوش کنم چراغ روشن کنم دیگه ول کن نیست میگه تلویزیون روشن کن کارتون بذار نمیدونم فلان بازی رو کنیم . نه که خوابش نیادا چشماش پر خوابه. فقط بهانه گیری میکنه. نمیدونم تو این سن اینا طبیعیه یا بخاطر دوری از باباش اینقدر بهانه گیری میکنه . ولی خب یه شب که باباش هم پیشمون بود بازم همینجور گریه زاری میکرد.
بنظرتون وقتی اینقدر گریه میکنه به حرفش گوش کنم چراغ روشن کنم که آروم بشه یا اینکه با همون چراغ خاموش آرومش کنم؟
دیشب چراغ خواب روشن کردم اولش نمیومد بغلم دستمو میزد کنار میگفت وایسا بغلم کن. مامانم اومد گرفتش تو بغل همینجووووور یه ریز گریه میکرد. خودم گرفتمش تو بغل براش شعر خوندم آروم آروم خوابش برد گذاشتم سرجاش باز بیدار شد گریههههه. باز گرفتم بغل یواش یواش خوابش برد. ولی خیلی گریه کرد طولانی. گناه داره اینقدر گریه میکنه هق هق میکنه
مامان رادین مامان رادین ۲ سالگی
خیییلی خوابش میاد ولی نمیخوابه. داشتیم کتاب میخوندیم تو یکی از صفحه های کتابش ماهی و پرنده خوابیده بودن زد زیر گریه گفت پرنده خوابیده ماهی خوابیده ربع ساعت رفته بود پشت گریه هق هق شدیییید میگفت ماهی خوابیده پرنده خوابیده. اخه چرا اینجوری میکنه این بچه؟ من خودم بچه بودم یادمه از خوابیدن متنفر بودم گلی خب 8_9 ساله بودم. نمیدونم چیکار کنم. قبل از خواب قصه میگم براش کتاب میخونم. اگه خونه خودمون بودیم از 2 ساعت قبل چراغ ها رو خاموش میکردم نمیذاشتم کارتون نگاه کنه که خواب بیاد به چشماش. خونه مامانمینا نمیشه. مامانم تا دیرموقع تلویزیون نگاه میکنه. وقتی هم من یا خواهرم به مامانم میگیم تلویزیون خاموش کن چراغا رو خاموش کن عصبانی میشه باهامون دعوا میکنه میکنه میگه این بچه که بیداره. میگیم خب تو اگه بخوابی اونم میخوابه قبول نمیکنه. خلاصه بعضی شبها اینقدر خوابیدنش به تعویق میفته که مغزش از حالت خواب بیرون میاد. ولی بشدت خسته اس. هم.خودش بدخوابه هم شرایط الان باعث شده بدتر بشه 😭😭😭😭