میگم مامانای شمام اینجورین؟من روزی یکی دو ساعت علی رو میزارم خونه پدرشوهرم بعد مامانم خیلی بدش میاد هی میگه نزارش اونجا و حتی غذا هم نخورد نبرش و نمیدونم چی و چی به قرآن دیونم کرده هروز هی میپرسه امروز نرفته پایین الان زنگ زذه میگه تو هی مادرشوهرت علی رو بزرگ کرده
من مثلا غذا رو دوسنداشتن باشه میبرمش اونجا بخوره یا اینکه خودش میگه ببرم پایین منم یکی دوساعت میزارمش اونجا یا مثلا میگه ببین فلانی یک ثانیه هم بچشو نمیزاره خونه پدرشوهرشو همین بحثا دیونم کرده به خدا من شوهر کردم ک از اون خونه خلاص شم الانم ول نمیکنه
نمیدونم چرا انقدر مامانم بدش میاد حتی پیش خواهرمم میگه

اولامادرم میگفت همش خونه مادرشوهرتی الان ک برم خونه خودشون بدشون میادبیخیال مادرهاتکلیف خودشون مشخص نیست بگوباشه وتموم

به مادر بگو باشه روزی ۲ساعت میارم خونه شما نگهش دار من به کارام برسم

مادرت داره دخالت بیجا میکنه توزندگیت

وقتی خانواده شوهرت خوبن و بهشون اعتماد داری،چی میشه روزی ۲ ساعت بچت بره خب
به حرفای مادرت اهمیت نده

عزیزم صلاح بچه تو خودت میدونی ن کسی دیگ من خودم ب شخص مشکلی ندارم بچم یکی دوساعت پیش مادربزرگش بزارم