۱۷ پاسخ

آخ تا باشه از این فراموشیا....
من وقتی روزه ام ،عکس یادمه چیری نخورم
لامصب اصن فراشم نمیشه،🥰🥰🥰

ولی خدا را شکر بخاطر روزه هامون
قبول باشه بانو

شیری خوتی ددی؟ منیش دمهوه بیانی به روژو بم،اونده کزم ماله خزورم دلین دبوریوه

میگه واسه کسی که بچه شیر میده قبوله روزه؟

جا چند به تام بوه😂

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

نوش جان روزت قبول عزیزم❤چطورآب سیب گرفتی براش

اشکال نداره روزه ات قبوله

آخی🤣🤣
یادمه مجرد که بودم .مامانم به پسر بچه ی همسایه پول داده بود برامون نون بربری بخره بعداز چند دقیقه پسره زنگ رو زد من رفتم دم در نون بگیرم وقتی نون رو گرفتم همینجوری چنددقیقه موندم جلوی در بچه ها داشتن بازی میکردن نگاشون میکردم. بعد یه لقمه از نون رو گذاشتم تو دهنم خوردم گفتم وای چقدر گرسنمه. بزارم با سالاد الویه که برای افطار درست کردم بخورم بعد یهو یادم افتاد روزه ام زدم تو سر خودم🤣🤣

🤣🤣🤣یاخدا چند جوانه دله حساموه

رزق عزیزم خدا بهت داده

نوش جان🤭

شت🤦😅😂😂😂😂😂

😂😂😂ای خدایه هیچ نه نتزانیوه منیش بیانه دمهویست واملبه پارگینکم دشتوه دمهویست اوی بخوم دوایه کوتم حح نانا نکی 😂

خخخخ قبول باشه

قبول باشه عزیزم
اشکال نداره نمی دونستی خوردی

خسته نباشی دلاور

🤣🤣🤣🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۱۶ ماهگی
خانوما یه مشورت میخوام ازتون بگید که تقصیر کیه
دوقلو های من داشتن باهم بازی میکردن پسرم با دستاش چنگ به بلوز دخترم زد خودم داشتم میدیدم ها اصلا خودشو ننداخت به کمر دخترم
بعد پیش مادرشوهرمم بودن یعنی کنار اون من یکم با فاصله نشسته بودم مادرشوهرم هر چی در توانش بود داد زد چرا اینجوری میکنی رو اونور ببینم کورخر دیگه پسرم بدحور ترسید جوری که قرمز قرمز شد انقد گریه کرد انقد گریه کرد منم برگشتم به مادرشوهرم گفتم چرا داد میزنی سرش گناه داره
برگشته میگه داشت دخترو می‌کشت چیزی نگم گفتم کو داشت میکشت خودم داشتم میدیدم با دستاش بلوزشو گرفته بود داشت بازی میکرد باهاش
برکشته به من میگه تو دنبال خون گشتنی من مثل تو نیستم خدا کمکت کنه گوه خوردن با پدرم منم گفتم چیزی نگفتن من فقط گفتم چرا داد میزنی سرش که بترسه بدو بدو بیاد سمت من ارومتر بهش بگو شوهرمم عین خرا نشسته بود یه طرف الانم بامن حرف نمیزنه که چرا به مادر من اینحوری گفتی گفتم به درک حرف نزن
مامان دلارُز💕🍭 مامان دلارُز💕🍭 ۱۷ ماهگی
سلام مهربونا❤️
امروز دلاجون ساعت ۱۰از خواب بیدار شد و من از صبح هرچقدر تلاش کردم صبحونه بخوره نخورد،هم براش نیمرو درست کردم نخورد،هم نون و کره و عسل نخورد،از دیروزم اوتمیل داشت اونم نخورد🥲دیگه گفتم شاید میل نداره و بیخیال شدم🥴
گفتم پاشم خونه رو جارو بزنم،طی بکشم و بعدش با دختری بریم دوش بگیریم و آب بازی کنیم🥰
همچین که کارم تموم شد و خونه رو برق انداختم گفتم بزار خودم صبحونمو بخورم☺️
برای خودم نون تست رژیمی خریدم و چون رژیمیه به دلا نمیدم😊
ولی در کمال ناباوری یهو دوید اومد و لقمه هامو از دستم گرفت و خورد و من کشف کردم که دلا شدیدا عاشق ترکیب نون تست رژیمی و‌پنیره😅🤣😂
پاشدم براش گردو آوردم ولی نخورد فقط میگه نون و پنیر خالی😀
و انقدر خوشش اومد که من نیم ساعته نشستم براش لقمه میگیرم و دختری تند تند نوش جان میکنه😉
و این عکسم قیافه ی خوشحالِ دختریه که به صبونه ی موردعلاقش رسیده😃
البته که من دوباره باید خونه رو جارو کنم🥴