عزیزدلم قشنگم خستگیت از متنی که نوشتی کامل معلومه. مطمئن باش این روزام میگذره و تو روز به روز داری قوی تر از قبل میشی و یادمیگیری که چجوری با سختیا چجوری کوچولوت بزرگ کنی. دقیقا تک به تک حرفات درک میکنم منم دختر زود به دنیا اومد بستری شد خودمم که دوران بارداریم سخت بود و بستری شدم قبل زایمانم بعد زایمانم که از شدت استرس زیاد شیرم یدفه افت کرد دخترمم از اول تمایل به سینه خوردن نداشت و چقدر غصه خوردم و خودمو مقصر دونستم که بچم نارس و شیرمو دیگه نمیخوره. یا دردای وحشتناک کولیکیش که الان کمتر شده و رفلاکس بجاش اومده و خواب و خوراک از بچم گرفته. جز صبوری نمیتونیم کاری کنیم و اینکه فقط خودمون قوی کنیم برای اینکه بتونیم کنار بیایم با شرایط حال حاضر.
دختر منم بد شیر میخورد ، کم میخورد ، دکتر شریت زینک داد. مولتی ویتامین و فولیک اسید
خیلی بهتر شده
البته شیرم زیاد توقع داشتم بخوره دکتر گف سه ساعتی ۹۰تا کافیه
جان دلم
خداقوت عزیزم
همه ما همچنین شرایطی داشتیم این مراحل پشت سر گذاشتیم و وارد چالش های جدید شدیم
میگذره
قشنگ میفهمم چی میگی. منم کلی گریه کردم و تموم شدم...
ناشکری نیست اصلا، درددله...
شیرش رو عوض کن شاید خورد 🥺
اخي عزيزم🥲خسته نباشي واقعا، خدا قوت بهت، ميدونم سخته ، ولي همه اين سختيارو پشت سر گذاشتي ، اينم ميگذره عزيزم، قرصاي مولتي ويتامينتو بخور، كمكت ميكنه ، منم هر روز يه داستان دارم، مادري يعني همين عزيزم
شربت نئوزینک بهش بده اد هم قطع کن مولتی بده
الهی بگردم
خیلی شرایطت سخته درکت میکنم
ماهم به نوعی درگیریم
هرکسی یه جوری فشار داریم
ایشالا زودتر میگذره و تموم میشه
به خودت سخت نگیر گریه کن خودتو خالی کن
تو خودت نریز
منم دقیقا مثل شمام الآنم تو مرحله اعتصاب شیرم😭
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.