خونه تکونی با بچه خیلی سخته.
تازه من خونم کوچیکه یه خوابه.
کم کم شروع کردم که خسته نشم اما حسین اصلا نمیمونه همش باید بغلش کنم بازی کنم باهاش خودشم تنها نمیمونه

من ک دهنم سرویس شد یه اشپزخونم یه هفته تموم وقت برد بس ک مث مورچه مجبوربودم کارکنم 🤦🏻‍♀️

خسته نباشی گلم اره خیلی سخته با بچه همش نق میزنن

من سه هفته است در حال تمییزی و‌جمع و‌جور کردنم بخدا هنوز تموم نشده چون صدرا اصلا تنها نمیمونه و روزا مدام درگیره آشپزی‌و‌ رسیدگی به صدرا هستم تا بیام کارهای عید رو‌پیش ببرم شب شده …. ولی خداروشکر ۹۰ درصد کارهام پیش رفته فرشامو دادم بیرون شستن آشپزخونه ام‌تموم شده الان درگیره پر کردن فریزر ام‌ مواد غذاییم تموم شده دارم اونا رو‌ اماده میکنم بزارم فریزر برای عید خلاصه که اینقدر کار میکنم که شب جنازه ام میاد توی تشک

خداروشکر دختر بزرگم هست همسرمم کلی کمک میکنه وگرنه نمیتونستم به کارهام برسم

من ک راحتمممم
ی شب تا صبح و یه روز. کامل با همسرم کلا خون ه تکونی و کردیمممم
البته بگم ک همسرم بیشتر کار کرد 🥲🥹❤️

من قبل اینکه پسرم دنیا بیاد
همه کارام کردم
اما چون هی بعد دنیا اومدنش مهمون اومد و رفت و شام و ناهار مامانم بنده خدا درست میکرد
باز به هم ریخته
دیگه بیخیالش شدم
امسال خونه تکونی ندارم😂

من چی که اساس کشی دارم

دقیقا هرکاری با بچه خیلیییی سخته 🥲🥲

واییی خیلی سختع من سه هفتس تو اشپزخونه گیر افتادم🥲تموم نمیشه که نمیشهههه هنوز ۱۰ تا کابینت دیگه ب علاوه لوستر و یخچال هست ک باید تمیز کنم

من شوهرم کمک کرد با دخترم آشپزخونه خیلی زود کثیف میشه

خیلی سخته خدا قوت منم هر روز یه جا رو میریزم‌تا شب طول میکشه جمع کنم

ببین وقتایی که شوهرت خونه س دوساعت دوساعت کارکن تاعیدتموم کن.عجله نکن

من از صبح مثلا میخواستم از اتاق پسر شروع کنم همش مشغول اشپزی ظرف شستن و غذا دادن و شیر دادن ب بچه بودم. 😶خونم هم ۱۸۰ متره سه تا خواب داره

آره واقعا خیلی سخته.من یکم انجام دادن از بس دخترم نق میزد و گریه میگرد دیگه ولش کردم اعصابم بهم میریخت.تا پیشش باشم بازی میکنه و آرومه همچین که میرفتم سرکارم شروع میکرد نق و گریه😋😜

من خونم بزرگه کمرم شکست تا تموم شد

من شوهرم دو روز مرخصی گرفت سه هفته پیش ریختیم دوروزه تموم شد

از دیشب این وضعیت منه