خودم بعد سه روز رفتم جواب بتام رو بگیرم انقد مطمئن بودم که منفیه اصلا حال نداشتم برم تنهایی رفتم آزمایشگاه گفت خانم مبارکه خشکم زد زدم زیر گریه زنگ زدم شوهرم بیاد دنبالم اومد با استرس فکر کرد مامانش چیزیش شده🤣🤣جواب آزمایش دادم دستش فشارش افتاد
افتاد رو صندلی من رفتم براش آب اوردم انگار اون بارداره😐😐😐😂
والا مال منو شوهرم بیبی چک برداشت🤣🤣🤣🤣🤣🤣
رفتم دستوشی تو لیوان یکبار مصرف ادرار ریختم گذاشتم اونجا بعد شوهرم رفت داخل بیبی چکو برداشت
یعنی اون سوپرازم کرد🤣🤣🤣
من دکتر بهم گفت کیست داری بهم آمپول پروژسترون ژسترون داد ۳۸ رکز بود پریود نبودم یکم تنبلی داشتم ۱۰ روز بعد دیدم بعد آمپول پرید نشدم برا آزمایش بارداری و پرولاکتین نوشت با جواب رفتم مطب گفت ۶ هفته و قلبم تشکیل شده من به قدری هیجان زده شدم انگار قلبم اومده بود تو دهنم با اینکه بار اول اقدامم بود دوست داشتم باردار بشم،رفتم تو ماشین گفتم کیست رفت شد همسرم ذوق کرد گفت توکل بخدا و اینا من کیک سفارش داد پس فرداش اهنگ پا به ماه رو پلی کردم شیش دونگ خواب یهو اومد بیرون من اشک اون تعجب شوخی نکن الکی نگو تا یک ربع هنوز منگ بود😂😂اتفاقا ازش فیلمم گرفتم سرمو میبوسید میگفت نگووو الکیه اکه واقعی بود تو به من میگفتی
از دستشویی دویدم در دستشویی هم باز موند ادرار مونده بود تو دستشویی فورا گفتم ببین ببین مامان بابا شدیم گریه کردم 🫥🫥🫥🫥🫥
منم ک شوهرم خواب بود بی بی زدم مثبت شد اومدم گفتم وای حمید مثبته گف عه مثبت شد😊 و دوباره خابید😐😂 همینقدر یخ
همه نظرات باحال بود قشنگ هممامون خوشبخت بشیم . باامدن بچه حالمون هم بهتر و گرم تر بشه با همسرمون
امان از روزی که شوهرا میفهمن بابا شدن . چنان ذوق میکنن که بعد همون ساعت آدم دوس داره بگه بریم یک سفر دور دور
و فقط منی که اومدم نظراتو خوندم😅😍
من میگفتم قشنگ سوپرایز میکنم ولی اون شب دیر اومد گفتم تست نزدم الان میخوام پیشت بزنم یهو گفتم بیا گل یا پوچ بازی کنیم یهو دستمو باز کردم دید خیلی خوشحال بودیم 😍
🥲من چون اقدام بودم تقریبا هر ماه ازمایش خون میدادم یا بی بی میزدم اون ماه حالم خیلی بد بود صبش خواب دیدم یه اقا سه تا بچه دستشه یکیشو اورد جلو داد به من به شوهرم گفتم یه بی بی بگیر لکه بینی بودم یه هفته شوهرم گفت ول کن فاطمه حامله نیستی گفتم حالا بگیر همین که زدم دو تا خط پر رنگ شوهرم باور نکرد گفت الکیه ازمایش خون دادم رفت گرفت میگفت به مدت چن ثانیه من تو ازمایشکاه میرقصیدم 😂اونجا باور کرد
هیچی بی بی چک نشونش دادم اونم کلا بی ذوق گفت مبارکه😐🫠الان تازه انگار باورش شده بابا شده برای سونو و حرکاتش و شکمم ذوق میکنه😂🥹
داشت پیاز خورد میکرد اشکاش میومد منم از پشت بی بی چک رو بردم جلو چشماش بیچاره نمیدید تار بود همچی😂😂😂بعد ک دید میگف واقعاااا مثبته ؟😳😳😂😂
سر پسرم مغازه بود تست گذاشتم مثبت شد ک قرار نبود ک تست بزارم زنگ زد گفت گذاشتی گفتم منفی فورا قطع کرد بدون خدافظی بعد باز زنگ زدم گفتم مثبته نمیدونم چجور خودشو رسوند خونه یادمه برام ی شاخه گل رز آبی با ی کریبس خرید ولی سر بچه دومم سر نماز بود ک من دویدم بهش گفتم باز داری بابا میشی ک نمازش شکوند بغلم کرد🥰🥰🥰😍😍
من شوهرم خبرشو داد😂
ازمایش دادم رفت جوابشو گرفت زنگ زد گفت به بهههه ببین میلاد چه کرده گل کاشتهه گللل🥹😍🤣🤣
نشدم خخ بشم مگم خخ
از آزمایشگاه با چشم گریون اومدم بیرون ت ماشین نشستم بهش گفتم
شهرستان بودیم بی بی زدم دم دسشویی وایساده بود همش میگف چیشد منم دیدم یدونه خطه گفتم منفیه دیدم فس شدگف باشه حاضرشوبریم بیرون منم ته دلم یه امیدداشتم گذاشتم لایه دستمال گذاشتم تو جیبم رفتیم بیرون گفتم بذارنگابندازم ببینم تعییرنکرده دیدم هاله انداخته بود بعدازخشک شدن نشونش دادم تو خیابون انقد ذوق کردیم دوتایی آخه ما بچه ۵ماهمونوازدست دادیم واقعاسخت بود بخاطر همین خیلی دوسداشتم حداقل جاش سبزبشه بااینکه اون گوشه قلبم میمونه تاابد
مادرشوهرم گفت😂😂
هنوز نگفتی 😐
من شب ولنتاین بود گفتم برات کادو گرفتم ، بیبی چک رو توی یه جعبه کوچیک گذاشتم دادم بهش باز کرد سورپرایز شد 😁
شوهرم سرکار بود، و من فقط دوتا اموجی 🍼👶🏻 واسش فرستادم 😂 گفت کیانااااا خبر به این خوبی رو اینجوری میگن 😂
والا من شوره خبر بارداریمو بهم داد نه من😂😂😂
ازمایش دادیم چون استرس داشتم نرفتم
با بغض اومد گفت داریم مامان و بابا میشیم🥹
شما هنوز نگفتین
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.