وقتایی که کلافه و خسته میشین از بچه داری و خونه چیکار میکنین که دوباره برمیگردین به حالت قبلتون
امروز یکم کلافم،خستم،انرژی منفی دارم
البته پسرمم خیلی گریه کرد مریض شده

به خودت بگو اون جز تو کسی نداره. تو خواستی اون به این دنیا بیاد.

گاهی انقد گریه میکنه و رو عصابمه چن ثانیه ازش دور میشم نفس عمیق میکشم اون همچنان جیغ میزنه
بعد ده ثانیه ک اروم شدم بغلش میکنم
راه میبرمش کارای خونه رو ول میکنم

همه کارارو ول میکنم و به همسرم میگم من تا شب دست به هیچی نمیزنم دیگه اعصاب ندارم ، یا میریم بیرون یا فیلم میبینیم اوکی میشم

منم امروز خیلی حال روحیم داغونه باشوهرم بحثم شد سر بچمم داد زدم هنوزم خیلی داغونم
فک میکنه من توخونه هیچکاری نمیکنم میگه مگه چیکارمیکنی میگیری میخوابی تا لنگ ظهر

بیا بغل من🫂🥲😍

منم وقتی خیلی گریه کنه واس چند ثانیه بیخیالش میشم یه نفس عمیق یکم شقیقه هامد میمالم یه لیوان اب میخورم زیر لبی یکم بخودم فوش میدم 🤭 بعدش میرم برشمیدارم و به این فک میکنم بچمه دیگ‌خودم خاستمش و میرم بغلش میکنم قربون صدقش میشم احساسمو واقعی نشونش میدم هم خودش اروم میشه هم من ..بچها احساسارو خیلی توب درک میکنن حتی اگ الکی لبخند بزنی بهشون ولی اعصابت خورد باشه قشنگ میفهمن من که دیگ امتحان کردم ...واس کارای خونه ام وقتی خیلی کثیفه کلا همرو یا میریزم تو اشپزخونه یا تو اتاق فقط حالمو سریع مرتب میکنم ک دوروبرم تمیز باشه بعد باخودم میگم بعدا میرم اشپزخونه و اتاقو جمع میکنم
بعد تلویزیون روشن میکنم دراز میکشم استراحت میکنم باپسرم بازی میکنم یا یه چایی یا قهوه واس خودم درست میکنمو لذت میبرم ..کارای خونه همیشه هست دیگ بیخیال

من امروز خیلی عصبی شدم صر دخترم داد زدم گریه نکرد الکی خودشو زد به خواب بد زیر چشمی به من نگاه می‌کرد می‌خندید با دیدن خندش کلا خستگیم و عصبانیتم رفت

من میبرم پسرمو یکی دو ساعت تحویل مادر شوهرم میدم که البته طبقه پایین ما هستن 😅 بعد کتاب صوتی رمان گوش میدم یا کتاب میخونم البته اگه خونه مرتب باشه و غذا هم آماده باشه

من امروز اینقد حالم خراب بود و روحم خسته بود کلی سر پسرم داد زدم با همسرم دعوام شد بعدم اینقد زدم تو سر خودم و گریه کردم سر درد داره چشام در میاد 😔😔😔 خسته ترینم دیگه. همش از صبح نق میزنه و اروم نداره. خودمم و پسرم و در و دیوار هر روز هر روز. روحم دیگه داره میمیره

خودمو شوهرمو به فحش می‌بندم تا حرصم خالی بشه 😤

گریه میکنم کمی اروم‌میشم😁

هیچ والا میبینم کسی جز من نیست ک باهاش بازی کنه یا بخاد دوروبرش بره بعش حق میدم بچمو طاقتم ک طاق بشه هم هی باخودم میگم خدایاصبر خدایاصبر😂😂😂تا دعوا نکنم خداروشکر هم تاحالا پیش نیومده ولی خیلیم ک اذیت کنه اعصابم خورد باشه ی پنج دیقه میزارم کنار گریه هم کنه میزارم کنار یکم نفس عمیق میکشم یوقت دعوا نکنم بچمو اون ک نمیفهمه خستگی چیه نمیتونه درک کنه منم یطوری باید تحمل کنم

با همسرم حرف میزنم
معمولا هم‌میریم بیرون اینجور موقع ها

هیچی فقط با خودم میگم باید تحمل کنی چاره ای نداری قوی باش کم نیار من تنها شهر غریب هستم فقط باید صبر کنی تحمل من گاهی اوقات انقد خسته میشم شب روز تنها با ی بچه نق نقو این شش ماه ک گذشت ماه ها دیگ میگذرع