۹ماه استراحت مطلق و سختیایی که کشیدم بعدشم تو دستگاه رفتن بچم توقع داشتم بعد زایمان به ارامش برسم اما اطرافیانم لحظه ای نذاشتن یکی میگه چرا شیر خشک میدی یکی میگه چجور مادری لالایی بلد نیستی یه دقیقه میرم بیرون بچمو میذارم نگه دارن میگن بچتو پس انداختی ما بزرگ کنیم خسته شدم همش حس عذاب وجدان بهم میدن خیلی از نظر روحی داغونم😭😭

چقدر آدمهای بی فکری هستن تو این دوران حساس تریم روزها هستش برای یک مادر که ممکنه افسردگی بگیر به جای کن کنارت باشم یک مشت چرت پرت دارن تحویل میدن ولشون کن به حرف مردم گوش نکن تو یک مادر کاملی عزیزم منم شیر خشگ میدم مگه چیه ... منم لالایی بلد نیستم منم تو نگهداری بچه دیگران کمکم میکنن اینها ربطی نداره از آدمهای سمی دوری کن وگرنه حال روحی خودت داغون میشه

پس ازشون قشنگ کاربکش واستراحت کن عین خیالت نباشه

عزیزم واقعا از حرف مردم تو خیلی قوی که بچه سالم به دنیا اوردی مطمین باش این دوران میگذره و لذت با بچت میمونه بزات

ببین همه همینن
ولی خداوکیلی شمالیا خیلی زخم زبون میزنن زجر میدن ادمو
خودمم شمالی ام

درکت میکنم عزیزم. حرفای دیگران مخصوصا افراد نزدیک خیلی روحیه آدمو بهم میریزه.
خونه خودت هستی؟

چقدر حرفهای بعد زایمان تو ذهن آدم میمونه