۷ پاسخ

نه عزیزم اصلا نمیشه بیرون رفت مخصوصا مغازه

نه،من میزارم پیش مامانم میرم خرید

نه رو صندلی ماشین و یه بیرون باهاش میرم توبه کار میشم هی میخواد خودش بره اینور اونور میخوام بیارمش از مغازه یا پاساژ بیرو گریه جیغ خودشو از عقب پرت میکنه
اصن یه وضی 😐

بذار غر بزنه ولی از رو صندلی بر ندار. چندبار ببینه بر نمیداری بی خیال میشه

نه متاسفانهحتی یک دقیقه هم تو صندلیش نمیشینه

صندلی ماشین که خوبه پسر من بغل خودمم واینمیسه تو ماشین

پسر منم همینجوریه آرزو یه بازار رفتن مونده رو دلم نمیدونم کی قراره خوب بشن

سوال های مرتبط

مامان النا مامان النا ۲ سالگی
سلام خانما
بیاین کمک که دیگه واقعا حس میکنم دارم دیوونه میشم از دست النا
خیلی خیلی اذیت می‌کنه همش به من چسبیده در حدی که هم از جام پامیشم گریه می‌کنه کجا میخوای بری منم ببر یه ظرف می‌خوام بشورم یا غذا درست کنم کل مدت روی پاک میشینه گریه می‌کنه منو بغل کن شب تا صبح صبح تا شب بهم چسبیده الآنم موقع امتحانامه دارم درس میخونم روی پام میشینه میگه درس نمی‌خواد بخونی اصلا سمت شوهرم نمیره تا صبح هزار بار بیدارم می‌کنه پاشو بهم آب بده قمقمه بالا سرشه میگه نه فقط آب تازه تو لیوان زنبوری بعد میگم بگو بابا بده میگه نه فقط مامان بده در حدی که حتی شوهرم میاره میگه نمی‌خورم فقط مامانی بده هرشب تا ساعت ۴یا۵صبح بیداره فقطم میگه تو یه جا بشین مثل صندلی من روتو بشینم دیوونه شدم دیگه هرشب دارم دعواش میکنم و بزور دعوا میخوابونمش آنقدر روانی شدم از دستش که فقط به زور جلوی خودم و میگیرم که نزنمش حتی دستشویی نمیتونم برم از دستش باید تاظهر بشینم که شوهرم بیاد من از دستش فرارکنم برم دستشویی هرچند تا بیام فقط گریه می‌کنه که مامانم کجایی اصلا نمی‌دونم کدوم کارشون بگم دیونه شدم فقط دیشب سه صبح خوابیده ساعت ۶.۳۰صبح بیدار شده یک ساعت پیش دیگه آنقدر هسته شدم بردم گذاشتمش خونه مادرشوهرم گفتم نگهش داریم من یکم درس بخونم دیوونه شدم دیگه فقط دارم دعا میکنم نیارنش پایین چند ساعت از دستش آرامش داشته باشم اینم بگم تقریبا دو سه هفته است از شیر گرفتمش