سلام ماماناخوبید؟فکرکنم افسردگی گرفتم ازروزی که فهمیدم حامله ام همش گریه میکنم هیچ جورنمیتونم قبولش کنم اصلابچه دوم نمیخوام نمیدونم چکارکنم ناخواسته حامله شدم.توراخداباحرفاتون یکم آرومم کنیدچطورباهاش کناربیام

سلام. من دو هفته دیگه پسرم بدنیا میاد پسر اولم ۳ سال و ۷ ماهشه. منم اوایل تابستون که فهمیدم باردارم و ناخواسته شد خیلی ناراحت و افسرده بودم به شدت. مسافرت رفتم مامانم اومد پیشم ولی حالم بهتر نشد دلم خوش بود میگفتم خب حالتام با پسر اولم فرق داره پس دختره خوبه ولی بعد که فهمیدم پسره دوباره بهم ریختم. ولی بعد به خودم اومدم گفتم خاک بر سر من که ناشکری میکنم اینقدر خدا بچه سالم بهم داده خیلیا تو حسرتش هستن ولی من اینجوری. تازه من کلاس خیاطی هم میرفتم عصابم خورد بود که نمیتونم دیگه ادامه بدم ولی بعد گفتم همه چی فدای سر دوتا پسرام

ای باباخواهردس رودلم نزارکه خونه دوتاشیربه شیرداشتم وسومی روباردارم حالابدون پشتیبان تنهاامیدودل خوشیم فقط اینه که نبایدناشکری کنم فقط ازخدامیخوام دخترباشه یاپسرباشه هرچی صلاحمه باشه فقط و فقط وفقط سالم باشه ازطرفی آدم حامله باشه دوتاهم بچه کوچیک داشته باشه حالاتوخونه هم اونطورکه بایدحمایت نمیشه ازم انگارنه انکارباردارم فقط عین خانومای عادی باید سرپاباشم ازطرفی مامانمم که خودش بچه کوچیک داره تنهاحمایتمم بابچه کوچیک دستگیره ولی بازشکرخدا خودش میبینه من توچه وضعیم پس مطمعنن اون حواسش بهم هست فقط ازته دل دعامیکنم خدابچه های همه روسالم کنه و دامن اونایی که حسرت به دلن روبه زودی زودسبزکنه وبچه های منم صحیح وسالم کنه به امید خدا ناراحت نباش فقط محکم واستوارباش وایساروپای خودت محکم باش وشکرگزاری کن

مامان سهیل من که سه ماه اول بارداریم که سخت ترین دورانه همش تهوع و بی حالیه رو تو اوج گرمای تابستون بی سابقه امسال گذروندم باور می‌کنی آفتاب رو که می‌دیدم حالم بهم میخورد. ولی خداروشکر گذشت. ناشکری نکن اصلاااااااااا خدا بهت فرشته داده پس توان و روزیشم میده. باور میکنید که من قبل بارداریم قرعه کشی خونگی شرکت کرده بودم و تو ماه اسفند نوبت ما دراومد و دقیقا چند وقت بعدش حامله شدم و این ماه زایمان میکنم یعنی هزینه زایمانمو قبل بارداریم خدا بهمون داد . میگن هر بچه ای روزی خودشو داره دقیقا پسر من همینجوری بود

منم همه ی اینا ک بقیه گفتن 😁

خودم ی آدم دائم اخسته ام چون نصف روزسرکارم..خودمون خواستیم خدام لطف کرد
وحشتناک دوسشون داریم..تازه دیانا خیلی خنده داره قشنگ انرژی خونمونه..اجاره نشین هستم و تحت فشاراقتصادیم هستیم اما هیچوقت نگفتیم خدایا چرا و..ولی ازخستگیش نمیتونم کتمان کنم اما حالادیانا ۱سالوچهارماهه شده دوسال دیگه همه چی اکی میشه ان شالله ..حالامنم میترسم یکی یهویی گیرم بیادوفاصله سزارینام کم بوده وشاغلم..

منم برای دومی خیلی ناراحت بودم همش گریه میکردم ولی الان که یکسالشه عاشقشیم حتی دخترم میگه من عاشق امیرعلی هستم توکل کن به خدا ان شاالله خدا خودش کمکت میکنه

من ک خودم اقدام کردم واسه دومی🫤الان ۴ماهشه اززمین تااسمان خداروشکر میکنم.پسرمنم خیلییی بهم وابسته اس واسه زایمان جونم داشت واسش درمیومد ولی سپردمش ب شوهرمو خیالم راحت بود.گذشت🙂نگران نباش اگه بین دوتاشون درست رفتارکنی و ۸۰درصد محبتتو بدی ب اولی ،اولی عاشق دومی میشه کم کم محبتو بین دوتاشون تقسیم کن.فقط ماه اخر ب بچه اولت بگو ک توراهی دارین ک انتظارش سرنره.

دوتا که خیلی خوبه.
من دومیم 14 ماهس
اینقد با اولی کیف میکنن. بزار بدنیا بیاد زندگی اینقد شیرین تر میشه که نگوووو
سختی داره اما یه لحظه هایی بین بچهات میبینی و کیف میکنی که سختی یهو از تنت میریزه بیرون.
به خدا توکل کن برات همه چی راحت میشه

خوشبحالتون،حالا من میخوام ولی 4 ماه ک نشد،انگار خدا دیگ منو لایق دوباره مادر شدن نمیدونه،😔😔

من پسرم هنوز ۲ سالش نشده بود فهمیدم باردارم . ناخواسته . یک هفته گریه کردم روز اول ک سه تا بی بی چک زدم سه تاشم مثبت شد به امید منفی شدن هی تکرار میکردم دیگه خط های پررنگ عین پُتک میزد توسرم که توحامله ای . انقد شوهرمو زدم گریه کردم😂 مامانم زنگ زد گف خوبی شوهرم گفت از صبح داره میزنه فهمیده حامله اس. بابام و مامانم گفتن برکته . اصلا به این فکر نکن که بعدش چی میشه چون خواست خدابوده . بپذیرش . منم با دل و حون قبول کردم الان دخترم ۱ سال و پنج ماهشه پسرم نزدیک ۴ . سخته ولی خیلی خوبه

حالا من خیلی دوست دارم الان دومیو بیارم شوهرم میگه نه😐😒

وای منم دومی رو که فهمیدم حامله ام همینجوری بودم همش گریه میکردم پسرم دو سالش بود نه از پوشک گرفته بودم نه از شیشه کلی کار نکرده داشتم تازه میخواستم پیجمو ببرم بالا آموزش ضبط کنم ولی اینقدر حالم بد بود برای یه سفارش ساده هم نمیتونستم بشینم پشت میزم
شوهرم رفت جواب آزمایش خون رو گرفت خوشحال با گل و شیرینی آمده من های های گریه میکردم همش میگفتم یا قلبش تشکیل نمیشه سقط میشه یا چون رفتم جراحی دندون و عکس دندون مشکلی برداشته حتما بچه . یا قبلش نمیدونستم حامله ام فکر میکردم پریودیم عقب افتاده اینقدر دمنوش خوردم که پریود بشم ولی نگو حامله ام الانم دخترم ۱ سالشه و شکر خدا صحیح سالمه خدا بزرگه معمولا بچه های خدا خواسته شیرین ترن ان شاءالله قدمش پر خیر و برکت باشه براتون

چند سالته ؟؟

عزیزم درکت میکنم منم دومی رو که باردار شدم یهوویی و خداخاسته شد..تافهمیدم کلی گریه کردم استرس داشتم هول داشتم اخه دخترم دوسالو۸ماهش بود حدودا...دیگه شوهرم کلی ذوق کرده خانوادش بهم امیدواری دادنو گفتن خوبه دوتاشون باهم بزرگ میشن...خلاصه دختر دومم نزدیکه سه ماهه بدنیا اومده خیلی خوبه و الان خوشحالم دوتا دختردارم اولی هم دیگه تنها نیست از پسش براومدم باتوکل و یاریه خدا...تو هم نگران نباش بسپار به خدا انرژی مثبت به خودت بده ایشالا انقدر قدم داره براتون انقدر شیرینو خاستنی میشه که خودت به اوضاع حالات میخندی مطمئن باش

عزیزم میدونی چند نفر در حسرت ی دونه بجه اند؟؟؟

ناشکری برا ی فرشته آسمونی مث بچه اولت؟

اون بچه اولت بالاخره ک آبجی یا داداش میخاس ک

خب خداروشکر کن دیگه خوشحال باش

چند هفته ای ؟؟