۱۱ پاسخ

سلام ما نیم ساعت با خونه مادر شوهرم فاصله داریم پدر شوهرم فوت کرده نزدیک ۱۲ سال هست هر هفته جمعه باید بریم منم خوشم نمیاد شوهرم خیلی وابسته هست به ننش همش میگه بیا شهر با ما زندگی کن منم که اصلا دلم نمی‌خواد بیاد چند روز بمونه تا این که برای همیشه بیاد به شوهرم هم چیزی بگم دعوا می‌کنه نمیدونم واقعا چکار کنم کاش زودتر میکرد راحت میشدم بخدا از بس که خسته شدم راضیم بمیره ننش تا دیگه هر هفته نریم

من نزدیکم تقریبابهشون ولی رفت آمدی زیادی ندارم باهاشون
کلا دلچسب نیستن😑😂😂

دوهفته یبار سه هفته یبار بعضی وقتا پیش میاد زود ب زود بعضا هم بیشتراز ی ماه

ما دائم همونجا پلاسیم 😂😂😂😂

هفته ای ۱ روز میریم ولی پسرم رو خیلی میان میبرن

خونه ی پدرشوهرم مشکل ندارم دوس دارم هفته ای یکبار بریم شوهرم نمیاد
ولی خونه ی خواهرشوهرا اصلا خوشم نمیاد
خونه ی خواهرشوهر بزرگه ۷ساله نرفتم خیلی دخالتین شوهرم پر میکنن زن و شوهر اونم جلو من
شوهرمم حرفاشون گوش میده منم بخاطر همین موضوع فاصله گرفتم هرچی شوهرم گفت بریم نرفتم زبونشون خیلی تلخ اصلا متوجه نیستن چی دارن میگن

خداروشکر هزار بار شکر ۷ساعت راهمونه سالی نهایت سه بار اونم درحد سه روز اونم نصفش خونه مامانم

نمیرم‌راه دورن شاید تابستون برم خونه پدرشوهرم

قبلا هفته ای چندبار میرفتم ولی الان به خاطر مشغله و گرفتاری دوهفته ای یکبار

فقط خونه مادرشوهرم میرم
ماهی ۱ بار

ماهی ی بار

سوال های مرتبط

مامان تامریس، تومریسا مامان تامریس، تومریسا هفته بیست‌وهشتم بارداری
گل دختر گل دختر قصد بارداری
مامان فندق کوچولو مامان فندق کوچولو هفته هشتم بارداری