از اول بارداری تا الان اولش که بخاطر لک بینی بعدش جفت پایین حالام که طول سرویکس اومده پایین همش باید استراحت باشم
تا میام یکم خوش انرژی باشم فعالیت داشته باشم و اکتیو باشم یه چیزی میشه که منو زمین‌گیر کنه واقعا کلافه شدم همیشه فکر میکردم دوران بارداری شیرین و پر از جنب و جوش دارم اما الان احساس میکنم خیلی از خودم دور شدم یکمم میام حداقل یه راهی برم حال و هوام عوض بشه از عذاب وجدان که نکنه بچم چیزیش بشه زهرمارم میشه
همش از اینکه ناراحتیمو میفهمه عذاب میکشم
واقعا دیگه نمیدونم چکارکنم که حال خوب داشته باشم که پسرمم حالش خوب باشه

منم همینم بخدا همیشه فکر میکردم چقد خانومای باردار کیف میکنن چقد حاملگی لذت بخشه الان ک حاملم یبار لکه بینی داشتم باز سرویکسم ۳۰ شد الانم ک خونه ی مامانمم استراحت نسبی ام بخدا رنگ افتابو نمیبینم مگه برای دکتر خیلی ناراحتم منم دلم برای روزای قبل بارداری تنگ شده دلم برای روزام با همسرم تنگ شده برا دانشگام ولی میگم فدای سر بچم همین ک بسلامتی فقط بغلش کنم دیگ بچه نمیارم بخدا 🥲🤣🤣

عزیزمممم دقیقا منم همینطوری اول هماتوم بعد جفت پایین الان علایم زایمان زودرس همش تو استراحتم واقعا دارم افسرده میشم 🥲
ولی ان شاءالله بعد هر سختی آسونی هس🤲🏻

عزیزم همه همینجورین منم اول جفتم پایین بود الانم سرویکسم اومده پایین اما وقتی تکون میخوره نی نی قند تو دلم آب میشه

هیچی اونجوری که فکر میکنیم نیست آدم تا تجربه نکنه نمی‌فهمه منم اونقدر عذاب میکشم و هی بستری شدم از اولش و ویار بد و سرکلاژ و خونریزی و عفونت و درد و بیخوابی داشتم دیوانه شدم حالا یه سال قبلشم دو تا سقط و اتاق عمل های متعدد و ای وی اف و هیستروسکوپی و ... خیلیا الان اینجورین مادر شدن برای همه راحت نیست برای بیشترمون خیلی با زحمت و عذابه فقط دلمون به اون نی نی تو شکممون خوشه زیاد فکر نکن بگو منم مثل خیلیا میگذره انشالله نی نی هامون رو بغل میگیریم یادمون می‌ره

همه همینطورین منم از اول بارداری تا الان استراحت مطلق حتی دستشویی در روزی دوبار میرم هم سرکلاژم هم پساری دارم با دهانع رحم باز

منم همینم والا ی خورده غذا که درست میکنم تنم میلرزه ی اتفاق نیفته همش به بقیه میگم کارامو بکنن

فقط باید صبور باشی.منم از اول تا هفته ۲۴ استراحت بودم.الانم خیلی رعایت میکنم

انشاءالله به امید همون خدایی که بهمون نعمت مادر شدن عطا کرده خودشم مراقبمونه انشاءالله

دقیقاً انگار خود منی ،منم همینم ،ولی باز ته دلم خوشحالم ،میدونم بزودی میگذره