۱۴ پاسخ

من اگه پسرم یکم عاقل تر میشد حتما اقدام میکردم، تنها چیزی که مانعم میشه بدقلقی های پسرمه
روزی دست خداست، نباید به این دلیل بچه نیاریم

خدا روزی رسونه قطعا همه چیز دست خودشه اما خب باید شرایط زندگیتو بسنجی آیا زندگیت ظرفیت داره یه بچه دیگه رو هم خوشبخت کنه یا نه صرفا دومی قراره بیاد که اولی تنها نباشه چون اونم آدمه

خداوند ضامنه روزیه

درسته خدا روزی رسان اما بیا این فکر و بریز دور
.. اگ شرایط مالی ت اجازه میده یه بچه ذیگ‌رو هم بیاری بیار ن اینکه بیاری بعد نتونی واسشون ی کفش درست بخری یا مدرسه خوب ببری آینده رو تامین کنی ...بحث آینده و ساپورت کردن بچه هاست وگرنه درست کردن وزایدن راحت ...دوتا خرج میشه و خب تو اقتصاد جامعه اینو ازت میطلبه وضع مالی خوبی داشته باشی

من موندم اینا که گفتن خدا روزی رسونه بچه های کار تو خیابون رو ندیدن . مگه میشه بی عقل و منطق بچه آورد آخه . خدا هست درسته ولی آدم باید زندگیش رو ببینه و قیمت ها الان نجومی بالا می‌ره اصلا ثباتی نیست . بنظرم یکی دوسال دیگه صبر کن بهش فکر کن

عزیزم والا ماهم گفتیم بچه بیاریم خداروزیشو میده البته که داد خداروشکر ولی خیلی سختی کشیدیم این چندسال فقط از خودمون زدیم ک برای پسرم کم نزاریم
منم همش میگفتم روزیو خدا میده شوهرم میگفت بزار وضعمون بهترشه میاریم من گوش ندادم ولی این چندسال پیرشدیم
منم اگه وضعم خوب بود میاوردم دومیو البته ک این اوضاع نمیزاره وضع ادم خوب بمونه تو باتلاقی فرو میریم بچه گناه داره به امید اینکه روزیش میاد بچه نیاریم
باید از اولی کم بزاریم ک به دومی برسیم وقتی پولامونو دو. دو تا چهارکنیم ک خرج کنیم عصبی و بی حوصله میشیم نمیتونیم برای بچه هامون خوب و کافی باشیم نمیتونیم شاد نگهشون داریم شما فک کن از هرچیزی ک میخری باید دوتا دوتا بخری و آینده نامعلومی در پیش داریم
منم یه داداش کوچیکتر از خودم دارم همین پسرمم تک فرزنده دیگه اصلا نمیخوام بچه مگراینکه یه روزی خیلی دستم باز باشه حساب کتاب نکنیم همش پولامونو راحت خرجشون کنیم که مدیون نشیم پس فردا بگن نمیتونستی برا چی منو به دنیا اوردی
همینو من مسئول بزرگیاشم باید ببینم میتونم وقتی بزرگ شد ماشین براش بخرم خونه براش بخرم نمیخوام بچم اذیت بشه

حتما بیار.خیره

دیگه حالا از دوران جنگ که بدتر نیست

عزیزم اوضاع ایران همیشه همین بوده
شما برو تاریخ این کشور و ببین همیشه جنگ و غارت و قحطی و ....
ولی به نظرم تک فرزندی خیلی بده خیلی
من خودمم همیشه بهش فکر میکنم که با این وضع مملکت بچه بیارم خوبه یا نه؟ ولی به نظرم خوبی‌اش بیشتر از بدیشه. چون اطرافم تک فرزند زیاده و همه هم پشیمونن.حسی که آدم به خواهر و برادر داره و رابطه ای که بینشون هست خیلی با رابطه با پدر و مادر فرق داره.من خودم ایشالا میخوام چندماه دگ اقدام کنم.

منم بچه دوم رو میارم حتما ولی الان نه دوسه سال دیگه . چون از هیچ نظر شرایط ندارم ..
روح و روانم و اعصابم داغونه. بچه امم مریضه و مشکل داره ، قسط و وام هم خیلی داریم
گفتم ایشالا اینا اوکی بشن و بعد میریم تو کارش .

من فقط بخاطر دخترم باردارشدم چون همش میگه نی نی میخوام اونقدر بفکر نی نی هست که حتی شبا میگه من اینجا بخوابم نی نی هم بدین بغلم بخوابه یاغذا که میخوره میگه مثلا به نی نی مون که نمیشه از این غذاهابدیم میبینه چیکار کنم😄

منم دقیقن وضعیت تورودارم ولی یاعلی گفتم که انشالله پاییز بیارم. تا اونموقع هم باشگاه میرم بدنم سفت شه

من دوتا شیربه شیر شدن .سعی میکنم تا جای که بتونم‌براشون کم‌نذارم ولی اونجوری که دوس دارم هم نمیشه هر روز داره یه چیز گرون میشه.قشنگ دارن کم گم خفه مون میکنن.ولی اینکه بچه هام باهم هستن بازی میکنن .دعوا.همو بغل میکنن .حداقل دلم خوشه که همو دارن

دقیقا منم تو شرایط تو هستم .فقط تعداد خواهر و برادرامون متفاوته.
نمیدونم چ کنم.
من تن و اعصابمم داغونه. شوهرمم اعصاب نداره.
ولی بچم خیلی میگه خیلیا.همش میگه برام نی نی بیار.

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
بچها بیاین کمک
من یه مشکلی دارم و حس میکنم الان داره تو زندگیم اثر میزاره من قبل ازدواج خیلی مثبت بودم یعنی واقعا از رابطه سر درنمیوردم و نمیدونستم چ اتفاقی قراره بیوفته و اینکه خانواده خیلی سختگیری داشتم و خودمم خیلی خجالتی بودم بی تاثیر نیس خلاصه با ادمی ازدواج کردم که به شدت گرم بود بعد عقد ازم رابطه میخواست و من نمیزاشتم و میگفتم تا عروسی ن یه بار شوهرم یه داستانی تعریف کرد بماند چ داستانی و بعد از اسرار زیاد من قبول کردم اوایل عروسیمون هم زیاد رابطه داشتیم ولی من بیشتر به خاطر همسرم رابطه داشتم مثل اون گرم نبودم ولی خب بدمم نیومد بعد بچه خیلی رابطمون کمتر شد همسرم خیلی میومد طرفم و من بیشتر پسش میزدم واقعیتش یکم به اندامم حس خوبی ندارم یکم لاغرم و اینکه رو تمیزی و حموم قبل رابطه و بچه خواب باشه و اینا حساس بودم شوهرمم وقتی چند بار میومد و میگفتم نه بهش برمیخورد و باد میکرد الان من به جایی رسیدم که میل جنسیم صفره و شوهرمم یکم سرد شده و تازه فهمیدم این موضوع چقدر تو زندگیمون و اخلاق همسرم تاثیر داره ..به نظرتون چی مصرف کنم میل جنسیم زیاد شه و به همسرمم بدم ..شما بعد بچه این مشکل و داشتین همچین مواقع بچهاتونو چیکار میکنین من همسرم شبا زود میخوابه و روزام درگیر اداره و اسنپ و درسخوندن حتی تعطیلات نمیدونم چجور باید همه اینا رو تنظیم کنم که بین رابطه هامون فاصله نیوفته