دلگیرم از این دنیا اونوقت که میخواستم همه چیز زود بگذره آنقدر دور می‌گذشت الان که همه دلبستگیم دخترمه و دلم نمی‌خواهد زمان زود بگذره انگار کسی دنبال دقیقه ها میدود دلم برای این روزها تنگ میشود بسیار از روزی که فهمیدم باردارم تا الان از وقتی که ضربان قلبت را شنیدم از وقتی لگدت را حس کردم جان مادر ،مادری انگار با سن زیاد داری گاهی حس میکنم پنجاه ساله ام و منی که جز تو کسی را ندارم و فقط خدا میداند که تو دلیل نفس کشیدم هستی دلم میخواهد از ثانیه به ثانیه با تو بودن لذت ببرم زمان لعنتی متوقف شو من هنوز از شنیدن صدای نفس هایش از عطر تنش سیر نشده ام چه خبر است به ما که رسیده ای مثل برق شده ای 🥹🥹🥹
در آخر پروردگار را سپاس که مرا لایق مادر شدن دانست و مرا از تنهایی نجات داد الهی عمر دخترم طولانی و سرشار از سلامتی و عشق باشه
پروردگارا از تو میخواهم به همسرم عمری طولانی و با شرافت بدهی تا در حق فرزند خود پدری کند و بزرگ شدن این فرشته کوچک را ببینیم

تصویر
۴ پاسخ

متنت قشنگ بود اما ی ایرادی داشت یکمشو رسمی و کتابی نوشتی دوباره یکمشو راحتی و خودمونی

عزیزم متنت ب دلم نشست..الهی عاقبت بخیری دخترتو ببینی

چقدر خوشم میاد اینجوری صحبت میکنید ولی من از خودم با فکرا لعنتی نمیتونم از دوتا فرشتهام لذت ببرم از زندگیم خیلی اذیتم 😪

الهی آمین 🤲🏻❤️

سوال های مرتبط

مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۱۱ ماهگی
. کودک در سنین میان 6 تا 9 ماهگی دوست دارد از بزرگ ترها تقلید کند، به همین دلیل در 6 ماهگی که زمان آغاز تغذیه تکمیلی و دادن غذای کمکی به کودک است باید یک سری از رفتارها و عادات غذایی را به او بیاموزیم یا در روند غذاخوردن کودک در نظر بگیریم تا او نیز از ما بیاموزد. یکی از این رفتارهای مثبت که می تواند در اشتها و میل بچه به خوردن غذا بسیار موثر باشد این است که در هنگام غذا خوردن دهان خود را باز کنیم با اشتها و لذت غذا بخوریم. چون او به ما نگاه می کند و می خواهد که از ما تقلید کند همین رفتارها را در هنگام غذاخوردن از خود نشان می دهد و بی میلی و بد غذایی او کمتر می شود. بهتر است ما از غذا تعریف کنیم تا او نیز یاد بگیرد.

2. اما اگر کودک ما غذایش را تف کرد، دهانش را بست، سرش را برگرداند، این رفتارها کاملا طبیعی است. باید بدانیم که در مقابل این رفتارها ما نباید اصرار کنیم یا اینکه بخواهیم به زور به او غذا بدهیم. باید مراقب باشید که در مقابل این واکنش ها عصبانی نیز نشوید.
مامان دلسا❤️ مامان دلسا❤️ ۱۳ ماهگی
‍‍  ‌ ‌ 🔰گرم کردن غذای کودک و چه غذاهایی در صورت گرم کردن سمی میشوند؟؟!!🥰

🍄قارچ
با گرم کردن قارچ تغییراتی در ترکیب پروتئین و حتی مزه این غذا ایجاد می شود که بسیاری از مشکلات گوارشی را سبب شده و خاصیت خود را از دست می دهد. 💜

🍗مرغ
دوباره گرم کردن مرغ موجب تغییر ترکیب پروتئین در آن می شود. اگر می خواهید آن را گرم کنید با درجه حرارت پایین و به مدت طولانی این کار را انجام دهید. 💜

🍟سیب زمینی
با گرم کردن مجدد خواص غذایی آن از بین رفته و حتی سمی میشود. سیب زمینی بلافاصله پس از پخت آن را مصرف کنید و یا اینکه آن را سرد سرو کنید. 💜

🍵اسفناج
اسفناج حاوی درصدبسیار بالایی نیترات است که گرم کردن مجدد این غذا نیترات موجود آن را به نیتریت تبدیل می کند . که ماده ای سرطان زا است . بنابراین اسفناج را تازه تازه و بلافاصله پس از پخت مصرف کنید. 💜

🍲چغندر
چغندر هم مانند اسفناج حاوی نیترات است که با گرم کردن دوباره تبدیل به ماده ای خطرناک می شود. البته به این معنانیست که شما نمی توانید دوباره آن را مصرف کنید فقط می گوییم دوباره آن را گرم نکنید. 💜

🎋کرفس
از کرفس اغلب در تهیه سوپ استفاده می شود باید این سبزی را تازه تازه مصرف کنید. کرفس هم حاوی نیترات است. اگر می خواهید سوپ را دوباره گرم کنید بعد از پختن ، کرفس و هویج آن را جدا کنید. 💜

🍳تخم مرغ
تخم مرغ یکی از پر خطرترین مواد غذایی است که اگرآن را بادرجه حرارت زیاد گرم کنید سمی می شود. این درمورد مواد غذایی مثل سس بشامل که در آن تخم مرغ به کار رفته صدق نمی کند. وشامل غذاهایی می شود که تخم مرغ پخته ویا سرخ شده در آن به کار رفته است.💜
مامان امیر عباس 😍 مامان امیر عباس 😍 ۱۵ ماهگی
نمی‌دونم شمام این حس رو دارید یا نه!
ولی من از وقتی مادر شدم اخلاقم فرق کرده رفتارم فرق کرده
انگار یه خورده که چه عرض کنم بعضی مواقع خیلی زود حساس میشم عصبی میشم به کمترین توجه نسبت به بچم سریع جبهه میگیرم
نمی‌دونم این کارم درسته یا نه، ولی انگار کم لطفی نسبت به بچم رو نمیتونم تحمل کنم
انگار بعد از مادر شدن همه چیز فرق می‌کنه علایق سلیقه همه چیز انگار همه ی دنیات میشه یه موجود کوچولو که خودت پرورشش دادی و ۹ ماه خودت تغذیه اش کردی تا شده اینی که الان میبینی، چه صبوری هایی کردی چه دردایی رو کشیدی چه سختی هایی کشیدی ولی همه و همه رو به خاطر اون کوچولو که تو خونت تو دلت جا باز کرده تحمل کردی
یه کوچولویی که با اومدنش زندگی همه تغییر کرد یه فرشته!
یه فرشته ای که هربار نگاش کنی خدا رو به خاطرش شکر می‌کنی و خوشحالی از داشتنش، با خندش میخندی با گریه اش ناراحت میشی!
روزی که خدا فرشته‌اش رو بهم داد فکر میکردم از پسش برنمیام و نمیتونم ولی نمی‌دونم این حس مادری چیه که همه جوره داره منو میسازه اصلا انگار نسبت به دوران متاهل بودنم منو کلا عوض کرده، منی که حوصله بچه نداشتم الان دارم صبوری رو بیشتر میکنم منی که اونقدر خوابم سنگین بود حالا با یه صدای گریه از خواب بیدار میشم، منی که کسی موهامو میکشید سر و صدا میکردم ولی الان فقط میخندم به کاراش، نمی‌دونم خدا چی دید تو زن که این حس قشنگ و دلچسب رو قسمتش کرد، ولی هرچی بود خوشحالم از اینکه صاحب به این حس شدم 😍😍😍😍

ان‌شاءالله قسمت چشم انتظارا به حق میلاد حضرت مادر ♥️♥️

ببخشید اگه سر هم بندی شد ولی یه متن خوشگل می‌خوام واسه روز مادر بنویسم انشاءالله برسم بنویسم😊☺️
ببخشید اگه اشتباه و اشکال داره 🥰🥰☺️
مامان عشق مامان مامان عشق مامان ۱۱ ماهگی
هفته اول

فرنی آرد برنج و بعد حریره بادام

- اولین غذای کمکی که به شیرخوار داده می‌شود، باید نرم، ساده و با کمترین امکان ایجاد آلرژی باشد به همین دلیل معمولا از برنج استفاده می‌شود که آن را به صورت فرنی آرد برنج تهیه
می‌کنند.

- غذای کمکی در روز اول یک‌بار و باتوجه به میل شیرخوار، یک تا دو قاشق مرباخوری از فرنی آرد برنج است که صبح بلافاصله پس از تغذیه با شیر مادر داده می‌شود.

- مقدار غذای کمکی در روز دوم در صورت میل و درخواست شیرخوار به دوبار می‌رسد (یک تا دو قاشق مرباخوری صبح و یک تا دو قاشق مرباخوری ظهر) و از روز سوم تا هفتم به تدریج بر تعداد قاشق‌ها اضافه می‌شود تا به 5 تا 10 قاشق مرباخوری برسد.

- حریره بادام غذای مناسبی است و اکثر کودکان مزه آن را دوست دارند. حساسیت به بادام درختی که حریره از آن تهیه می‌شود بسیار کم است و آنچه بچه‌ها ممکن است به آن حساسیت داشته باشند، بادام زمینی و بادام هندی است.

- در مورد بعضی از شیرخواران که به نظر می‌رسد فرنی یا حریره بادام را دوست ندارند، می‌توان یک حلقه موز رسیده یا یک تکه سیب درختی را پس از جدا کردن پوست آن، رنده کرده و به فرنی یا حریره بادام اضافه کرد. «به» میوه خوش‌طعمی است و یک قاچ «به» پخته شده می‌تواند طعم غذای کودک را دلپذیرتر کند.
مامان ریحانه جانم مامان ریحانه جانم ۱۳ ماهگی
روزگار انقد عجیب و غیر قابل پیش بینیه، که یه لحظه مات و مبهوت به این قلقلی کوچولو نگاه کردم، چقدر همه چیز روی دور تند افتاده؟!
نگاش کن توروخدا،شوهرم پرسید ریحانه قدش چند بود وقتی بدنیا اومد؟ گفتم 43 سانت چطور مگه گفت هیچی همینجوری.. ولی من داشتم به اون 43 فکر میکردم، به اینکه الان اندازه ی سرشانه تا وسط فاق شلوارش 43 سانت شده!! انگار حافظه ک نمیتونه به یاد بیاره که چقدر کوچولووو بود. از عروسک خرسی ای که 19 سال براش نگهداشتم تا وقتی بچه دار شدم بدم به‌ش، کوچیک تر بود. دلم پر میکشه برای شبایی که شیر مادر می‌خورد و آروم می‌خوابید. برای نوزادی هاش ضعف میرم..چقدر خام و بی تجربه بودم که میگفتم خداکنه زودتر بزرگ بشه تا کمتر اذیت بشم... آرزوی بدی کردم، کاش زمان کند بگذره... اونقدری که یه دل سیر بتونم از دیدن این روزهات لذت ببرم پاره ی تنِ خستم❤️دیگه حتی یادم نمیاد زندگیمون قبل از تو اصلا چه شکلی بوده.. تو، بهترین و قشنگترین نعمتی بودی که خدا بهمون داد، خدا با رحمتش، تورو برامون حفظ کنه صورتی ترین عشق دنیا🥺♥️
خدا همه ی کوچولو هارو برای مامان و بابا ها حفظ کنه إن شاءالله و همه اونایی که آرزوی بچه دار شدن دارن، امیدوارم شماهم به زودی یادتون بره زندگیتون قبل از بچه چه شکلی بوده، امیدوارم دغدغه تون بشه پوشک بچه. ❤️
مامان نیلا‌ 🍓🍬 مامان نیلا‌ 🍓🍬 ۱۱ ماهگی
این روزا معمولا کمتر حرف میزنم و بیشتر تو خودمم
خودمم دقیق نمیدونم چی باعث میشه که یهو انقد از همه چی خسته باشم
چند روزی میشه که هربار شروع میکنم به نوشتن نه تنها عصبی تر میشم بلکه خط دوم به سوم نرسیده ذهنم جمع نمیشه تا این همه کلمه و جمله ای که تو مغزم وول میخوره رو یادداشت کنم

این روزا از عشق مادری لبریزم  و از خودم بیزار
از ثانیه های بودن با دخترکم لذت میبرم و از دیدن خودم حتا تو آیینه رنج میبرم
ذهنم پر از حرفِ ، پر از شکایت و شکر گذاریِ
پر از خدایا شکرت و خسته شدمه

کارای روزانه‌ی خونه تقریبا تو هیچ شرایطی تمومی نداره
تو از همیشه کلافه تر و غرغرو تر شدی
کارای خونه از همیشه بیشتر شده
و توان من از همیشه کمتر

حالا این وسطا برای بار هزارم رژیم و ورزش رو استارت زدم
کاش بتونم از شر این اضافه وزن راحت شم

خستگیای روح و‌جسمم از شکلی به شکل دیگه در میان
و این بین من انقدر ضعیف و زود رنج و کم طاقت شدم که حتا وقتی یه تایمی از روز وقت برای استراحت دارم ، عذاب وجدان میگیرم که چرا استراحت کردم :))

از هیچ چیزی که مربوط به خودم میشه راضی نیستم و این بیشتر از هرچیزی عذابم میده
قلبم سنگین شده
باید حتما گریه کنم ، اما نمیدونم چرا وقت اونم دیگه ندارم .....

فقط وجود توعه منو سرپا نگهداشته مامانی
جان در تنم
خون تو رگام
نیلای من❤️🤍