۱۴ پاسخ

داشتم تاپیکاتو میخوندم و‌ گله هات از بدبختی. بدبختی از رو شانس نیس عزیزمن. اتفاقاتیه ک خودمون مسببش هستیم. یه جایی یه خطایی ازمون سرمیزنه و تاوانش میشه بدبختی هایی ک رو سرمون هوار میشه. خدا بهت لطف کرده و یه بچه گذاشته تو دامنت. شاید سبب خیر شد. اگه شوهرتو نبخشیدی خب موندن و رابطه ک بی معنیه. اگه بخشیدی بذار این‌ بچه به دنیا بیاد و دلتو روشن کن ک مسیر شوهرتو همین بچه تغییر بده. بی اندازه اعتقاد دارم به این ماجرا و مطمئنم ک همین میشه. سقطش کنی تو این منجلاب بیشتر باید دست و پا بزنی. یه بار فقط ازین دید بهش نگا کن. خیانت ک قطعا بی اندازه سنگینه ولی به این بچه به دید بهشت کردن زندگیت نگاه کن و‌ برو جلو. من‌ قول میدم به حرفم برسی❤️

خودت به دست خدا بسپر اون بهترین هاروبرات رقم میزنه اگه این بچه خدابخوادبیادحتما خیری توش هست

الان شما بعد هفت سال انتظار باردار شدی شاید از طرف خدا یه چراغ روشن باشه برای خونتون چون میگی با جلوگیری باردار شدین این تصمیم شما نیست تقدیر شماست به نظرم اگه میدونی همسرت واقعا مرد خوبیه این خطا شاید اولین و آخرین خطا زندگیش باشه بچتو نگه دار و این خودش مرد و به زندگی بیشتر میچسبونه میشه یه نقطه ی امن و اینکه به فکر آینده و آبرو بچش هم باشه سمت این کارا نمیره در صورتی که مرد خوبی بوده نه مردهای هوس باز من دارم میگم مردی که خطا کرده و واقعا ذاتش خوب باشه

من تاپیکاتو خوندم و خیلی خیلی ناراحت شدم و اینکه یه داستان دقیقا شبیه به قضیه شما برای یکی از دوستانم اتفاق افتاد و ایشون باردار بود که شوهرش با عروسشون ریختن رو هم و بچه که دوسالش بود شک کردن و بعدم سر همین شک ها جدا شد یعنی طلاق نگرفت فقط خونه و همه چی و از شوهرش گرفت گفت جدا زندگی کنیم خرج بچه هم از شوهرش میگیره شوهرش هم آخر هفته ها دو روز می‌ره بچشو میبینه
حالا این داستان و گفتم که اینو برات بگم
این دوستم با همسرش هیچ مشکلی نداشتن اتفاقا مرد خیلی خوبی هم بود ولی این اشتباه و کرده بود و مرد کاملا پشیمون بود چون اهل خانواده بود خیلی هم پشیمون بود دوست من بهش فرصت دوباره نداد و الان تغریبا بعد از سه سال جدا زندگی کردن پشیمون شده دوستم میگه شاید باید یه فرصت بهش میدادم

من ۳باربارداری ناموفق داشتم خیلی سقط سخته عزیزم اینجوری برای دوتا موضوع فکرت درگیر میشه من خودشون سقط میشد امابازم فکرم درگیر

آره خداروشکر شوهرم بعدش ترک کرد خونه وماشین هم خریدیم سختی زیاد داشت الانم داره چون زندگی بدون سختی نمیشه اما خداروشکر گذشت

خدا هیچ کارش بی دلیل نیست من شوهرم اعتیاد داشت داشتم ازش جدا میشدم توهمون هین دادگاه واینا فهمیدم باردارم خواست خدا بود هرچندبچم سقط شداما یه هشداربودتابیشتربرای زندگیم بجنگم توهم بجنگ عزیزم خیلی سخت اما این هدیه شاید یه کمک باشه برای حال خوبتون

پری اون خانمی ک مسبب زندگیت شده چندسالشه؟شوهر داره؟

عزیزم اگه نبخشیدیش نزار بچه دار شی من ک شدم حال خوب نیست هیچ بدتر هم شده

اگه با شوهرت اوکی نیستی چرا رابطه داری چرا نزدیکی میکنی که ی ادم بیگاه را از بین ببری بعدن میتونی جوابشو بدی فکر کردی سقطش کنی همه چیز گل و بلبل میشه نه بدتر داغون تر میشه وقتی با شوهرت خوب نیستی چرا زندگی میکنی توکه انقدر راحت داری ی موجود زنده که قلبش میزنه رو از بین میبری ی نفر دیگه تو حسرتشه فقط خوب فکر کن که بعدن پشیمون نشی

اگه اوکی نبودی چطوری رابطه داشتی
چطوری جلوگیری نکردی
و الان چطوری میتونی جون یه موجود زنده رو بگیری

لامصب من سوسک میکشم عذاب وجدان میگیرم این دیگه بچته

رفتم تاپیک های قبلتو خوندم و قلبم شکست...

عزیزم بنظرم الان این کار خداس که به خودتون زندگیتون یه فرصت دوباره بدید شاید این کوچولو زندگیتون عوض کرد

برا چی میخای بندازیش؟

سوال های مرتبط

مامان فندوقای مامان مامان فندوقای مامان هفته هفدهم بارداری