۷ پاسخ

من دخترم ۳۶ هفته زایمان کردم از ساعت ۲ شب همش حس ادرار داشتم مدام میرفتم سرویس نزدیک ساعتهای ۶ صبح بود یه لک صورتی دیدم زنگ زدم به ماما همراهم گفت سریع خودتو برسون بیمارستان .
ماهم سریع حاضر شدیم رفتیم بیمارستان معاینه کرد گفت کیسه آب پاره است من هیچ دردی نداشتم بستری شدم و دستگاه نوار قلب بهم وصل کردن و ماسک اکسیژن گذاشتن برام و بهم گفت نوک سینه هات تحریک کن تا دردات شروع بشه و منظم بشه وگرنه آمپول فشار می‌زنیم
منم اولش زیاد اهمیت ندادم از اذان ظهر به بعد ناهار خوردم و نوک سینه هامو بیشتر ماساژ دادم ساعت ۴بعد از ظهر دکتر اومد معاینه کرد گفت چهارسانتی حاضر شو بریم زایشگاه وسایلمو جمع کردم و زنگ زدم به ماما همراهم که بیاد.
وقتی ماما همراهم اومد باهم ورزش کردیم ماساژم داد و دکتر اومد گفت بخواب رو تخت تا معاینه کنم ساعت ۸ شب بود معاینه کرد گفت فول موهای بچه دیده میشه دیگه من فشار اومدن بهم شروع شد یه جیغ زدم ماما همراهم گفت اگه میخوای زود تموم بشه لب هاتو بهم فشار بده پاهاتو به سمت شکمت جمع و زور بزن
منم همین کار کردم با سه تا زور ساعت ۸:۳۰ دخترم دنیا اومد

من دختر اولم ۴۰ هفته و ۵ روز زایمان کردم الان درداش یادم نیست تقریبا ۵ سال گذشته اینم ۱ فروردین زده برام حالا ببینیم نینی که میخواد بیاد هنوزم پیاده روی و ورزش شروع نکردم امروز مامانم میگه اون که اینقدر پیاده روی کردی اینقدر درد کشیدی این یکی رو خدا به دادت برسه فقط یادمه ده روز همش کارم بیمارستان رفتن بود

۳۷ هفته و۶ روز زایمان کردم

۳۸ هفته و۶ روز روز قبلش از صبح تاشب تو بازاربودم شبم رابطه داشتم بعد اون دردام شروع شد تا صبح صبر کردم صبح رفتم بیمارستان

ببین فقط میتونم بگم دردش برا اون لحظس و قابل تحمله اگه من تونستم قطعا شماهم میتونی😅،بعدش بچه ک میاد اصن درد نداری دیگ

۳۸ هفته ۵ روز
با دهانه رحم ۶ سانتی داشتم تو بازار میچرخیدم 😂🤦🏻‍♂️

تو تاپیکام هست

سوال های مرتبط

مامان ویهان💙 مامان ویهان💙 روزهای ابتدایی تولد
مامان دخترم🩷 مامان دخترم🩷 روزهای ابتدایی تولد
مامان دختر کوچولوم مامان دختر کوچولوم هفته سی‌ونهم بارداری