۱۱ پاسخ

خیلی قشنگه عزیزم مبارکه ، بنظرم با هر رنگی مشکی رو میشه ست کرد😍

روسری باهاش شیک میشه مشکی با همه رنگا میاد کرم هم قشنگه

روسری زرشکی
سبزکله غازی
ابی نفتی
بنفش تیره

منم مانتوم مشکی گرفتم جالبه به قصد کرم یا سفید رفته بودم.....من ی شال نسکافه ایی رنگ گرفتم

شال زرشکی

مبارکت باشه گلم

چقدر قشنگه ماشالله به این سلیقه
چمد گرفتی ؟

چون تیره بهتره شال زرشکی بپوشین روش یا سفید

عرفان پسرته؟ چه سلیقه خوبی داره🥰

قشنگه مبارکه. روسری ابریشم طرحدار بگیر قشنگه . روسری ژاکارد لمه هم خوبه رنگ کرم نسکافه ای یا سبز قشنگه

تو عکس بی‌کیفیت شده
جنس خیلی مشکی زاغه

سوال های مرتبط

مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
بچه ها از مهد پسرم متنفرم
خاک تو سرشون
امروز اشتباهی بجای یکی دیگه عرفان رو فرستادن دم در خودشونم نرفتن ببیننن کیه پشت در
شانس آوردم عرفان دیده کسی نیست برگشته تو کلاس اگر میرفت تو کوچه دنبال من میگشت من چه خاکی تو سرم میکردم
اینقد حالم ازشون بهم میخوره که خدا میدونه
زنگ زدم مدیرشون گفتم این چه وضعیه مگه مربی نمیره بچه رو تحویل بده با پر رویی میگه نه نمیرن
وای خدا اصلا سرم داره سوت میکشه
عرفان میگه من تنها رفتم مدیرشون میگه من از مربی پرسیدم گفته نه من با عرفان رفتم دیدم کسی نیست با عرفان اومدم بالا ولی همون مربی دروغ گفتنش برام ثابت شده ست چون حرف منو دوتا کرد
چند بارم به عرفان گفتم با خاله .... رفتی دم در دیدی بابای ... هست خاله چیکار کرد(اینجوری پرسیدم که اگر عرفان اشتباه میگه تنها رفته بفهمم)
هی میگه دارم میگم تنها رفتم پایین چی میگی تو
ینی اینقد با این مهد مشکل دارم که خدا میدونه
اینم از اینکارشون باز😢
فردا برم مهد رو سرشون خراب میکنم میخوام بگم فیلمای دوربینا رو بیارین یا عرفان دروغ میگه تنها بوده یا مربی شما هر چی هست من میخوام بدونم برام ثابت بشه
مامان پسرم مامان پسرم ۵ سالگی
خانوما ببینید من حساسم یا شماهم بودید ناراحت میشید
من زندایی همسرم زنه پیر و مسن نیست جوونه اما با پسر من همیشه لجه از رفتارش از طرز صحبت هایش میفهمم
اونروز خونه دختر خاله همسرم دعوت بودیم خاله همسرم کیک تولد گرفته بود از تولد پسر من چهار ماه گذشته از تولد دختره دختر خاله اشم دو ماه میگذره
این کیک رو بی مناسبت گرفته بود و اسم پسر من و دختر اونو نوشته بود که بچه ها خوشحال بشن کیک رو یخچال میزاشتن پسرم بدو بدو میکرد از اتاق دیدم بهش میگه بیبین شلوغی نکن آروم بشین برا توهم کیک بگیرن کیک رو برا اون دختره گرفتن برا تو نه
دیدم پسرم گریه می‌کنه که منم کیک می‌خوام گفتم پسرم برا توهم هست خاله برا هردوتون خریده یکم گذشت دیدم تو آشپزخونه باز برا پسرم میگه کیک برا اونه نه تو این بچه باز جیغ و داد که نه منم می‌خوام اینبار خالش از اونور پذیرایی گفت نه کیک برا هردوشونه من اسم هر دوشونو نوشتم همینطوری تولد دو تاشونم گذشته اینطوری گرفتم خوشحال شن
بعد غذا بردم پسرمو اتاق لباسش کثیف شد عوض کنم اومد اونجا برا اون دختره پول داد منم زود کارمو کردم از اتاق زدم بیرون شب استوری کیک و غذاهارو گذاشته بود رو کیک که اسم پسر من و دختره دختر خاله اش نوشته بودن رو اسم پسر من استیکر گذاشته بود نوشته بود تولدت مبارک دختر دوست داشتنی کاری به آستوریش ندارم ها
فقط اون رفتارش و اون گزاشتن استیکر رو اسم پسر من ناراحتم کرد
زنیکه نمی‌دونم چشه همیشه با این بچه لجه