۱۳ پاسخ

دخترمنم همه چی رو دیر انجام داد عزیزم هنوزم راه نمیره مستقل

خواهر بخدا نگران نباش راه میره
دختر من یک سال سه ماه نیم داشت راه رفت
منم مثل شما خیلی میترسیدم
الان حرف نمیرنه
بازم میگم کی حرف بزنه . شوهرم میگه دیونه هستی
بچه به این سالمی ‌
ولی فوق العاده بد غذا فقط ۸ کیلو هست .از دوماهگی تا ۷ ماهگی شیروم میدوشیدم بهش میدادم .با شیر دوش برقی ..خود به خود سینه نکرفت
فقط همی میدونم بچه استرس خالی
ایشالا سالم باشن همشون

وای بیخیال بابا..تو این مملکت یه دونه بچه کافیه..بخدا داریم جون میکنیم..یه وقتی هم باید برای خودمون باشه وگرنه تا آخر همین بچه داری واسه آدم میمونه..من که دیگه حوصله ندارم

زود به دنیا اومده؟ توی بارداریت همه چیش نرمال بوده؟ انتی و انومالی منظورمه..
اگر نرمال بوده جای نگرانی نیس فقط باهاش تمرین کن

خدا رو به خاطر داشتن فرزندتون روزی هزار بار شکر کنید اگر فکر میکنید تاخیرش زیاده با پزشک مشورت کنید انشالله که چیزی نیست الان خودش می ایسته ؟

ما مادرا دندمون پهنه عزیزم

مثل پسر من که از ۳ ماهگی اعتصاب شیر کرد و شیر نمیخورد باور کن همه بچه ها سختیای خودشونو دارن.در مورد راه رفتن ۱۸ ماهگی وقت هست و اصلا عجله نکن راه میره بچه ها متفاوت هستن زیادی نگرانی عزیزم کاملا طبیعیه

عزیزم ازسه ماهگی شیرنخوردبعدش درست شد یانه چجوری بهش شیرمیدادی دخترمنم ازدوماهگی همینجورشده تاالامن دق مرگم

دختر منم همه چیزاش دیر شد
راه رفتن هم تازه میخواد وایسته به تنهایی
عجله نکن
همینکه سالمه کافیه

یکمم عجولی عزیزم
پسرمن آخرای ۱۵ماهگی راه افتاد یهو
دختر دوستم۱۸ماهگی راه افتاد
بچه ها متفاوتن پس نگاه به بقیه نکن

عزیزم وقت داره هنوز راه میره نترس

چند سال دیگه همش یادت میره واینکه بچه ها مثل هم نیستن.واس راه رفتن هم تا ۱۸ماهگی وقت داره باهاش تمرین کن

شايد تنبله شايد تپله اينا علائمشه صد در صد

سوال های مرتبط

مامان آرتا مامان آرتا ۱۵ ماهگی
اینقدر روحیم داغون شدهه ک حتیی نمیتونم ب زندگی کردن ادامه بدممم

واقعاا بچه ام اذیتم میکنهه دیگههه دارم دق میکنم از دستش از صبح ک پا میشم کلی کاار دارم هر چقدر جمع میکنم انگار ن انگار 🥺🥺🥺من لعنتی ام ک حساس شدم جدیدا روی تمیزی خونههه
وقتی میبینم خونم کثیفعه انگاار دیگ نمیتونم نفس بکشم انگار نفسم بند میاد 🥺ن میتونم تنیز کنم ن میتونم تحمل کنم مجبورم تمیز کنم و از این طرفم بچه ام میریزه 🥺🥺🥺🥺

چقدر بی کسی و تنهاییی سختههه الان همینجور اشکام داره میریزه وهسهتنها بودنم واسه اینکه حتی ی نفرو ندارم ک بگهه این بدبخت بچه ی کوچیک داره کل فامیل ب لجبازی پسرم پی برده قشنگ میفهمه ک نکن بشین رو از سر لجبازی لج میکنه 🥺🥺🥺
و این وسط چیزی ک حرصم میده اینه ک مامانم تا میفهمه خونه رو تمیز کررم با من دعوا داره ک اره همه ماماناشون میان کمکشون میکنن فلانی مامانش هر روز میاد بچه اش رو نگه میداره تا کاراشو بکنه

باز خودش نمیاد 🥺🥺🥺
همیشه هم انگار طلبکاره یکی نیس بگه من تا کی کار نکنم و منتظر بمونم تا تو میای وقتی ک میبینم نمیای 🥺🥺🥺🥺

من تا اینجا ک رسیدم تنهایه تنها بودم بچه ام و ختته کردیم یکی نگفت این بدبخت تجربه نداره وایستا بریم کمکش بچه ام تا صبح گریهمیکرد من اون تو بغلم و کارایه خونمو میکردم ک صبح مهمون اومد تمیز باشههه

بخدا دیگه خستممم 🥺🥺🥺🥺🥺
مامان پارساو آیلین مامان پارساو آیلین ۱ سالگی