دقیقاااا دیروز من سر همین گریه میکردم مثلا دم عیده ولی من موندم تو خونه فقط شیر بده آروغ بگیر پی پی عوض کن نه خواب دارم نه بیرون میتونم برم نه خرید نه مسافرت میریم مهمونیم دو بار تو این مدت رفتیم شام زهرمارم شده اونقدر اطرافیان مراعات نمیکنن بچه کوچیکو
من وهمسرمم خیلی باهم وقت میگذروندیم پیاده روی ، فیلم، بیرون، .... اما الان هیچی
همه حرف زدنامونم حتی در مورد بچس
اما منم مثل شما خدارو هزار مرتبه شکر میکنم بابت پسر قشنگم و ازش میخوام بهم صبر و انرژی بده بتونم از پس این همه تغییر بربیام
دقیقا خیلی همه چی عوض میشه الان منی که بچه دوممه دو برابر بیشتر از شما زندگیم تغییر کرده چالش ها و مسائل جدید و بیشتری نسبت به بچه اول دارم
من بیشترازهمه چی دورشدن ازشوهرم آزارم میده شباتابچروبخابونم اون خابیده یابیرون رفتنای دوتایمون بهم ریخته
واقعا
منم اینطوری م
یه وقتایی فکر میکنم الان یکی میاد و میگه بده ببرمش و فکر میکنم بچه مال کسی دیگس و قراره چند روز نگه ش دارم بعد صاحبش ببرتش
چون من قبل از بارداری بچه های کوچیک فامیل یکسره خونه من بودن و خونه من میخوابیدند و بچه هارو ما بزرگ کردیم اصلا
چندروز چند روز خونه ما وا میمیستادن
اما الان حتی یکیشون نمیگه ک یکروز بیاد کمک من کنن
من راضی نیستم ازشون ک
خیلی زندگی تغییر میکنه منم کم کم دارم باهاش کنار میام
اما خب بیرون رو هنوز میرم نرم دق میکنم
وای منم خیلی حس بدیه الان دیگ متوجه شده من حساسم و حسودی میکنم قربون صدقه جفتمون میره منم کاری ندارم خیالم راحت شدم🤭
دقیقا،من هنوز نتونستم اینجوری باهاش کنار بیام سختمه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.