خانما شوهرم میخاد بره سرکار من و بچه تنها میمونیم .میگن زن زائو تنها نباشه بهتره. بنظرتون بده تنها باشم.

بابا قدیما هر چیزی که ریشه ی علمی داشته رو به چیزای دیگه ربط میدن برای این نباید تنها باشه که ضعف نکنه فشارش نیفته چمیدونم بی تجربه نباشه بچش اذیت شه و باید استراحت مطلق کنه که ماشالا الان همه تنهان مجبورند سر پا شن فوری

نه بابا اینا همش خرافاته اصلا فکرای منفی نکن

عزیزم کجا میخاد سرکار بره همیشه تو خونه قرآن چاقو داشته باش اره قدیم راست میگفتن نباید تنها باشید منم تنهام قرآن چاقو داشتم تا ۴۰ روز چون بدن نجس نباید تنها بود

من از روز اول زایمانم تنها بودم
بهتره تنها نباشی چون تو تنهایی فکر و خیال زیاد میاد سراغت اما اگرم تنها شدی اتفاق خاصی نمیوفته

عزیزم چاقو قرآن و یه تیکه نون بزار کنارت حتما

بیشتر بخاطر این میگن که زن حامله تنها باشه یه وقت الکی نترسه یا کمک میخواد دست تنها باشه یا ضعف نکنه یه وقتی
همین عزیزم
فقط بالای سر نینی قرآن بزار که آرامش بگیره ☺️ خودتم اگه دوست داری صوت قرآن پخش کن خیلی آرامش بخشه

بچت پیشته دیگه نه عیب نداره با بچه خودت سرگرم کن میگن بدون بچش تنها تو خونه نباشه

والا زمان قدیم میگفتن این چیزا چی قراره بشه اخ

عزیزم چرا نمیری خونه مامانت تو الان خودت ب مراقبت نیاز داری بچت ک جای خود این حرفای تنهاییم جای خود بنظرم چند روز برو خونه مادرت بمون

منم نتونستم انقد فشارو تحمل کنم خودمو زدم بچم گریش واینمیستا ولمون کرده با حال بد رفته قلیون میکشه منم اعصبی و بدتر از قبل داد میزدم بچم میترسید خدا منو ببخشه خدایااا روانمو بهم زده این مرد بسته خسته شدم خسته همش میگه چیکار میکنی هیچکار نمیکنی همه بدنم از بی خابی و کارای بچه خورده بخداااا

شوهرم الان خیلی رو مخم میره اینارو تحمل کردم اعصبی شدم منم دیشب انقد خودمو زدم موهامو کندم بیچاره بچم جیغ میزدم میترسیدمن گریه میکردم اونم. جیغ میزد خدایا تا کی سختی بچم از دیشب همش جیغ میزنه تو خواب میپره حالم بده گل گاو زبون دم کردم بخورم شاید روانم برگرده سر جاش من خودم با زایمان سخت شرایط دارم میگذرونم دیگه شوهرمم رو مخم میره واسه اینکه تو لوازم ارایشی فقط اون چیزی که لازم داشتم برنداشتم و یه مداد اضافه برداشتم منو گشت از اونجا شروع شد بحثمون

من از یکی پرسیدم میکفت بخاطر اینکه کم خون میشه بدن و بی حال میکن تنها نمونی من تا ۱۵مامانم بود بدش شوهرمم میرفت سر کار تازه خونه ما همش باغه و درخته تو حیاطمون و دوروریامون همه خونه باغی نیستن انگار تو این کوچه تنهام ولی چاره ای نداشتم همش بالا سر پسرم قران به لباسش سنجاق میزدم به لباس خودمم همینطور با قران همراهم بود ماشینم نداشتم حد اقل برم بیرون تا شوهرم بیاد گذشت سخت ولی گذشت

جاری من همون از اول شب تنها میمونه خداروشکر تا حالا هم هیچی نشده

اینا همش خرافاته
قدیما اینجوری میگفتن که یکی باشه پیش کسی که تازه بچه دار شده کمک حالش باشه