۷ پاسخ

ماشاالله بهش

هرماه یدونه سکه پارسیان بخر برا ايندش

تولدش پر تکرار😍😍🫶

وای دلم خواست محکم بچلونمش بوسش کنممم😍

ای جاااان چه گل پسری ماشالله

جان عزیزم تولدش مبارک باشه

ای جان دلم تولدش هزاران بار مبارک باشه انشالله دومادیشو😍🥹

سوال های مرتبط

مامان 💞آقا سورنا💞 مامان 💞آقا سورنا💞 ۱۵ ماهگی
از وقتی که اومدی و من و مادر کردی همه چی عوض شد همه چی قشنگ شد ، اون دختر تنبل و خوش خیال و رها رو تبدیل کردی به یک مادر قوی و حساس و اسیر به عشق تو
من عاشق بابات بودم عاشق طبیعت عاشق دریا عاشق موسیقی عاشق هنر عاشق باشگاه و ورزش عاشق تفریح و رستوران و عاشق خواااااب و غذا خوردن ولی امان از عشق تو سورنا اصا ی چیزی فراتر از عشقه پسر ، من این حسو هیچوقت تجربه نکردم تا اینکه سروکله ی تو پیدا شد و همه فرمولا رو ب هم ریختی
موقعی فهمیدم که رسما مادر شدم که موقع کولیک و گریه هات همونجا دنیا برام استپ میشد و من بی تجربه و تنها ب هر درررری میزدم تا تو اروم شدی اونجایی که نصف شب وقتی با هزار دنگ و فنگ حوابوندمت ولی دو ثانیه بعد پی پی کردی و بازم از ترس اینکه پاهات نسوزه شستمت و باز میرفتم سرخونه اول و خوابوندمت اونجایی که با هر آقو گفتنت دیگه هیچی از دنیا و ادماش نمی‌خواستم اونجایی که با اولین ماما گفتنت تهه خوشبختی بودم
با هربار زمین خوردنت قلب منم تندتند میزد و مغزم تیر می‌کشید و وقتی میدیدم خوبی قلبم یادش میوفتاد تپیدنشو ادامه بده روز تولدت همه ی این ی سال از جلو چشام رد شد از وقتی که گذاشتنت توی بغلم هماهنگ شدی با ضربان قلبم اون داخل سینم میتپه تو بیرون از سینمی مادر
تو زندگیه دوباره ی منی
وصله ی جان منی
همه ی آرزوهامی
ان شالله ۱۲۰ ساله بشی پسر خوشگلم
پسرم تولدت مبارک من و بابایی ❤️😘❤️🥳🥳
مامان لیام جان مامان لیام جان ۱۲ ماهگی
صدای آهنگی که میخونه«وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد»کل اتاق عمل رو پر کرده
ضربان قلبم به بالاترین حد ممکنش رسیده
و دو تا پرستار از دو طرف دستامو گرفتن که از شدت هیجان اون پرده ی سبزی رو که کشیدن تا من نتونم ببینم اون طرف چه میگذره رو کنار نکشم
من به پهنای صورت اشک میریزم
اشک شوق
من به شوق دیدار تو اشک می‌ریزم
و پرسنل اتاق عمل تحت تاثیر این همه اشتیاق با اشک هاشون همراهیم میکنن
بهشون میگم که تحت هیچ شرایطی بیهوشم نکنید
میخام لحظه تولدش رو ببینم
میخام بشنوم صدای نازشو
از پشت پرده به دکتر میگم زودتر دیگه
پس پسر من چی شد
بهم میخنده
میگه صبر کن دیگه دختر
حالا شروع نکردم
اما شوخی میکنه
به ثانیه نمیکشه که صدای نازت میپیچه تو اتاق عمل 
تو گریه هام میپرسم خانم دکتر مو داره بچم؟
می‌خنده ومیگه آره یه چیزایی داره
نفسی از سرآسودگی میکشم
آخه من هزار بار تو این نه ماه انتظار تو رویاهام دست کشیدم تو موهات و غرق لذت شدم
میگم بزارید ببینمش
میگن چشممممم بزار نافشو بزنیم
این چند ثانیه قد تموم عمرم طولانی میگذره
تو رو که میذارن رو صورتم همه ی وجودم گرم میشه
از عشق
از لذت
از همه حس های خوبی که تا امروز تجربه نکردم
میبوسمت
و میگم خوش اومدی مامان
آدم خوبی برای این دنیا باش پسرم
تو به دنیا اومدی مامان
و حالا یک سال از اون روز گذشته
یک سال از مادرانگی هام برای تو
یک سال پر از عشق وخستگی
چقدر خوبه که دارمت لیامِ من
مرسی که مال من شدی مامان
تو تولد دوباره ی روحِ منی
میلادت مبارک