عزیزم از افسردگیه. منم 2سال بیشتر درگیر این حس بودم و اخر سر فهمیدم از افسردگیمه از بس میترسیدم گریه میکردم. بخصوص تنهامیشدم.. و وقتایی ک بابچم تنهابودم میگفتم این طفل تکلیفش چیه من میمیرم و بعدشم اینم انقدر گریه میکنه میمیره از گشنگی و گریه. ولی همش حس منفی و افسردگی بود.. بخصوص وقتی تو حموم تو خلوت وقت خواب.. هرلحظه و هرجا حس میکردم حتی حالت گر گرفتگی و خفگی بهم دست میداد که متاسفانه همش از استرس بود.. برو یه دکتر حتماحتما من دیر فهمیدم حالم از چیه و زجر کشیدم ولی شمابرو روانپزشک حتما
نه عزیزم این بخاطر افسردگیه منم همینجوری ام دقیقا
منم اینطوری شدم نمیدونم چرا هیچی خوشحالم نمیکنه
منم اینطوریم از بس نا امیدیم
اتفاقا منم ی مدت اینجوری شده بودم
طبیعیه گلم بعدش زندگیت میوفته رو روال
نه بابا عزیزم چیزی نیس
کی گفته اینجوری الکیه
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.