سلام مامانایی که بچشون همسن بچه منه بچه های شماهم لجیباز شدن‌
از وقتی واکسن 18 ماهگی زدیم خورد وخوراک اصلااا نداره فقط شیر خشک میخوره اونم ازش میگیریم بلکه غذا بخوره گریه میکنه تازه این روزا به آب‌نبات بد عادتتتتت کرده سرویس شدیم با جیغاش هر کاری میکنیم ترکش نمیکنه با هیچی سرگرم نمیشه😵
تازه قبلا آخر شبا خودش میخوابید الان باید بزاریم روی پا مگه می‌خوابههه😬😬 خوابش و تغذیش به کل بهم ریخته
اینا به کنار همش سر بچه با شوهرم بحث دارم از ساعت 10 شب خودش می‌خوابه، عصرا یه ساعت‌ می‌خوابه ولی حاضر نیست کمک مامانم بکنه بچه رو نگه داره همش سر بچه داد میزنه به من میگه تلویزیون و خاموش کن تا بخوابه کلی منت و غرررر تازه مامانم به‌ میگه بچس باید مهربونی کنی، تحمل کنی، ناراحتم میشه جواب میده گردو خاک میکنه
دلم برای بچم میسوزه 🥺
نمی‌دونم چرا شوهرم این‌جوری شده اصلااا از استراحت خودش نمیزنه خوب گناه‌ ما چیه چرا این کارا رو میکنه 😑😪

۶ پاسخ

لعنت به واکسنا.
از یه طرف سلامتیشون رو تضمین میکنه از یه طرف گند میزنه به اخلاق و اشتها و خواب و ....

ببین شوهرمنم همینه از وقتی حامله شدم یکذره کمک نمیکنه دکتر بهم استراحت نسبی داده گفته کارهای خونه میتونی بکنی ولی کارای سنگین تر مثل جارو رو کمک بگیر ولی خب کو گوش شنوا تازه میاد لم میده میگه اینو بیار برام اونو بیار برام نه توی کارای خونه کمک میکنه نه تو کارای بچه فقط میخوابه از هممون تو خونه بیشتر میخوابه خیلی هم میگم کمکم کن ولی اصلا محل نمیده

تواین سن تا سه سالگی لجبازی طبیعی باهاش کناربیا

شاید مامانت اونجاس معذبه دق و دلیش و سر بچه خالی می‌کنه

منکه تازه امروز زدم تا ببینم چی میشه بعدازاین

مامانت چیکار میکنه کمکت؟

سوال های مرتبط

مامان جوجه♥️♥️ مامان جوجه♥️♥️ ۱ سالگی
خانما نمی‌دونم حق با منه یان ...من دیشب خونه مادر شوهرم بودیم دختر خواهر شوهرم جوریه که مثلا اسباب بازی هرچی که پسر من برداره اونم میخواد مصلا اگه پسر من ماشین برداره گریه که ماشین می‌خوام میدیمش من دست پسرم چیز دیگه میدم باز گریه می‌کنه که اونو می‌خوام سر همین قضیه پسر من اعصابش خراب شد جیغای بلند زد کلا چند وقته اعصابش خراب میشه جیغ میزنع ...خواهر شوهرم یک داد بلندی سر بچم زد که بچم تو کرد گوشه ای ...یعنی به تمام معنا انگار تیر زدن تو قلبم...بدم اومد که اینجوری دوبار سر بچم داد زده با این که من تا الان نازک تر از گل به بچش نگفتم ...اون موقع حرفی نزدم گفتم چهارتا شاید بزارن روش تحویل شوهرم بدن ..به شوهرم گفتم میگه عمشه دیگه حالا داد بیداد کرده ..میگم خب چرا بچش بچه منو اذیت می‌کنه سر بچه خودش داد نمیزنه اونم در این حد که بچه تپ کنه گفت ولش کن ادامه نده ....الان میگم کاش جوابشو داده بودم خودم فوقش از شوهرم یه چک میخوردم ...اینقد از دیشب بهم ریختم که مثل ابر بهار دارم گریه میکنم ....نمی‌دونم میگم شاید من حساس شدم شلوغش کردم 😔