۷ پاسخ

دقیقا دختر من از ۱۰ ماهگیش اینجوریه
الان ک نزدیک ب ۱۵ ماهگیشه داره بهتر میشه
قبلا دختر فامیل تازه دنیا اومده بود رو یغل کردم یه قشقرقی راه انداخت بیا و ببین
ولی دیشب دیدمش باز بعلش کردم دخترم چیزی نگفت اروم بود
در مورد پدرش هم الان بهتر شده حساسیتش کمتر شده اگه بغلم کنه یا دست بهم بزنه دیگه جیغ نمیزنه مثل قبل

بچه چه حالیشه حسادت
اصلا هم این کلمه رو نگین و برچسب نزنین بهش
اون از شدت علاقه ب شما اینطوره و کم کم خوب میشه انشاالله

دختر منم همینطوره بنظرم حسود نگیم بگیم حس مالکیت داره

دخترمن بچه ای رو بغلم ببینه ذوق میکنه میگه نی نی
اما اگر داداشش بیاد پیشم بشینه یا روی تشک دخترم بخوابه یا دست ب وسایلای دخترم بزنه دخترم ازراه دور میگه ته ته ته و غر میزنه ک دست نزن

دختر من روباباش؟اینجوری حساسه ۹ ماهه بود همسرم بچه یکی رو که تازه دنیا اومده بود بغل کرد شروع کرد به بغض گریه اهل زدن نیست کلا کسی رو نمیزنه ولی گریه میکنه از بغل شوهرم سعی میکنه بچه رو بکشه بیرون یا حتی منو

من ی بچه ایی رو بردارم یا ی بچه بخاد سمتم بیاد دخترم بفهمه فورا میاد میپره بغلم و ب گوشی منم کسی نباید دست بزنه دخترم حساسه🤣 قبلا باباشو نمیزاشت نزدیکم بشینه لعدش میومد

بچه خواهرشوهرم مثل بچه شماست....ببخش این میگم ارثی هم میشه حسادت🤣🤣🤣...اما بچه من اینجورنیست وابستگی شدیدی داره اما حسود نیست

سوال های مرتبط

مامان 𝓝𝓾𝓻𝓪🍓🍭 مامان 𝓝𝓾𝓻𝓪🍓🍭 ۱ سالگی
امشب نورا نمیدونم چش شد یهو زد زیر گریه شیر دادم خوابید ولی دوسه بار بیدار شد و وحشتناک گریه کرد از بعد مریضیش اینطوری شده
آخرین بار ک بیدار شد هر کاری میکردیم ساکت نمیشد بغل باباش ک اصلا نمیرفت حتی نگاشم میکرد میزد زیر گریه شوهرم حرف هم ک میزد نورا گریه میکرد یجور وحشتناکی کمرشوپیچ و خم میداد نیم ساعتی فقط داشت گریه میکرد و واقعا داشتیم دیوونه می‌شدیم ازاینکه نمیدونستیم چش هست
برادرمم اومد حتی اونم حرف میزد نورا میزد زیر گریه
خلاصه دوباره بردیمش دکتر آزمایش ادرارشم گرفتیم همون موقع خداروشکر عفونت ادراری نداشت
ولی آزمایش خونشو ک نشون دادیم (این سری ی خانومه دکتر دیگه ای بود)گفت سیستم دفاعی بدنش خیلی خیلی اومده پایینه
البته اسمشو یچی دیگه گفت نمیدونم چی بود یادم رفت
گفت حتی نبایدجایی بری یا کسی بیاد خونتون تو این مریضی
زینک حتما بهش بده
بعد گفت دندون نیش میخاد در بیاره احتمالا بخاطر همینه گریش چون چیز دیگه ای دیده نشده
استامينوفن گفت بهش بده و آزیترومایسین نوشت واسش
دخترکم 😔😔😔😔
خیلی ناراحت شدم
از ی طرف خودمم سرما خوردم ی بدن درد شدیدی دارم شوهرمم از من گرفت اونم بدترشده حالش
عجب وضعیتی شده 🥲🥲🥲
مامان یسنا مامان یسنا ۱ سالگی
سلام مامان ها میخواستم از تجربه ی واکسن 18 ماهگی دخترم بگم، قبل از واکسن زدن برای دخترم دو تا عروسک‌ جدید خریدیم،یکی رو با خودم ب بهداشت بردم و یکی رو تو خونه گذاشتم ک وقتی اومدیم خونه بهش دادم،موقع واکسن زدن ب پاش جلو چشماشو گرفتم نزاشتم ببینه ک تو ذهنش نمونه،بعد ک اومدیم خونه شوهرم با دخترم بازی کرد و دخترم راه رفت و دوید،اصلا بهش یاداوری نکردیم ک واکسن زده ب قول گفتنی جیز شدی،بعد رفتم خونه ی مامانم ک اون جا سرش گرم باش،بازی کنه،عصرش با مامانم و دخترم رفتیم بیرون و دخترم همه رو راه اومد،اخراش موقع برگشت ب خونه بغلش کردم،پاش اصلا ورم نکرد و قرمز نشد،چون مواد پخش شد تو پاش،بعد شیر زیاد بهش دادم و زیاد ادرار میکرد،همون موقع بعد واکسن ک اومدیم خونه بهش استامینوفن دادم،ساعت 8شب دادم،ساعت 12 شب، فقط ساعت 10شب و 12:30 شب تب کرد،با اب ملول رو ب گرمی پاشویه اش کردم ،تبش می اومد پایین،کمپرس سرد کمی گذاشتم روی پاش،کمپرس گرم اصلا نزاشتم، ب نظر من خیلی واکسن خوبی بود،دخترم اصلا پا درد نداشت