۱۶ پاسخ

طبیعیه که خیلی چیزا یاد میگیرن و فکر هم میکنن میتونن استفاده کنن ، اینطور وقتا میتونی این حرف قشنگی نیست که به کسی بگی چون ممکنه ناراحتشون کنی، تو دوست داری آدما رو ناراحت کنی ؟

ما یبار داشتیم با همسرم فیلم میدیدم دخترم داشت با اسباب بازیاش بازی میکرد اصلا هم به فیلمه توجه نمیکرد اونا هزارتا جمله داشتن میگفتن اون وسط یهو گفت اشغال دخترم همون لحظه بین اون همه کلمه جمله برگشت گفت اشغال
خداروشکر یادش نموند

وای من یبار با تلفن صحبت می‌کردم گفتم فلانی چقدر بی ادب و گستاخه حالا پسرم یادم گرفته وقتی کسی ناراحتش میکنه میگه بی گستاخ😆😆😆

دقیقا پسر منم همینجوریه بخدا همه چیز رو ضبط میکنن ...من چندروز پیش خونه مامانم بودیم بعدبهدآریا گفتم بیا حاضر شو بریم خونمون برگشت گفت من اصلا ازت خوشم نمیاد😐ماهمکی هنگ کرده بودیم باباش می‌گفت حتما یه جاگفتی هرچی میگم نه بابا امکات نداره خندید باور نمبکرد تااینکه چندروز بعدش برنامه کودک گذاشتم توفلش داشت نگاه میکرد دیدم دقیقا همین جمله رو اون شخصیت کارتون گفت تازه فهمیدم این از کجا فهمیده

بچه هامثل ضبط صوت می مونن

این خوبه. ماهیچ وقت جلو دخترم دروغ نگفتیم و با پیش نیامده بگیم مهمان نیاد خونمون چند روز پیش خواهرم زنگ زد ک می‌خوام بیام خونتون دخترم داد میزد ما خونه نیستیم خونمون لخته چیزی نداریم من و پدرشهنگ کردیم

😂😂😂😂😂😂

حالا همین واژه ی ملسموس رو دیانا از زبون خود من شنیده پشت فرمون و میگه
تو ماشین ک میشینیم اولین ماشینی ک ب ما نزدیکه یه دهنت سرویس نثارش میشع 😂😂😂

سیرابی هم میگه

اره خیلی باید مواظب بود من که گرفنار شدم همسایمون دوتا بچه بازی میکردن ارتین توی حیاط بود اونا بهم میگفتن بلانسبت شما ها میگفتن گوه نخور ارتین الان عصبی میشه این واژه رومیگه خیلی حرس میخورم 😐

😂😂😂😂
منم یه بار نمیدونم کجا بوده کی لوده،به تلویزیون بوده فکر کنم، به شخصیت فیلم گفتم بی شرف
یهو چند روز بعد امیرعلی گفت بی شرف😑😑

وای کارن
چند وقته بهم میگه پدرسوخته
بعد بهش میگم کیه میگه بابا اسی اسم بابام اسماعیل هس
حالا دیشب باباش داشت خونه پدرشوهرم باهاش کشتی میگرف یدفعه گف نکن پدرسوخته گف چی گفتی نگاه کرد ب پدرشوهرم گف پدرسوخته بابا حجته🤣🤣 درصورتی اصلا ما فحش نمیدیم فقط قیافه پدرشوهرم مردن از خنده 🤣😂🤣

لجه من میکه اسکل یه کزد کنده بهش گفته اینم یاد کرفته البته بعد جند روز یادش اومده

دقیقن 🥹😂
گوگولي ها

حالا اینجا که بچه نیست من میگم
دهن بچه هامون سرویس یه حرفایی میزنن که کف میکنیم از شنیدنش😂😂😂😂😂

پسرمنم همینجوره اصلا جرات نداریم یه کلمه حرفی بزنیم یهو یک ساعت باشوهرم تعریف میکنم بعد چندروزبعدش برام یاداوریش میکنه بچهاخیلی ذهن قوی دارن

😂😂😂😂
یعنی خودت رو پاره میکنی که بچه مودب باشه و حرفای خوب بزنه یهو یکی میاد نابود میکنه تربیتت رو😂
همه هم از چشم پدر مادر میبینن🤦‍♀️

وااای دقیقا عین پسر من
ضبط میکنه بعداز چند روز یهو ب زبون میاره

سوال های مرتبط

مامان 🐣علیسان جون💙 مامان 🐣علیسان جون💙 ۲ سالگی
دوستان من می‌خوام چند تا خاطره و نکته هاشو از زمان تولد و تعیین اسم پسرمون ، تا نوزادی و چالش هاش براتون تعریف کنم ، نظر بدین
من زمانیکه باردار بودم تا ماه ۸ اینا تصمیم قطعی برای اسمش نگرفته بودیم ولی از اینور اونور زمزمه هایی می شنیدم که انگار مادرشوهرم( کمتر) و خواهرشوهرهام( بیشتر) گفته بودن اسم خدابیامرز پدر شوهرم رو بذاریم، وقتی همسرم مطرح کرد گفتم با احترام اسم قدیمی هست و برای بچه امروزی مناسب نیست، همسرمم راحت قبول کرد و گفت من و تو تصمیم گیرنده نهایی هستیم ، خلاصه گفتیم پس قسمت علی شو برای احترام برمی داریم ، گذشت تا پسرکم تو خوشحالی بدنیا اومد و بعدش چالش های جدیدی شروع شد .... خواهر شوهر کوچیکه اوایل اسم علیسان رو درست و حسابی صدا نمی‌زد مثلاً از القابی مثل جوجی ، چمبی( منظور همون چمبه) و .... استفاده می کرد ، نهایت گاهی می‌گفت علیییسسس! خخخخ ولی من اصلاً به کتفمم نبود و اهمیتی نمی دادم و اصلا توجهی نمی کردم، خلاصه توی این مرحله نتونست حرصمو دربیاره 😁😂 این گذشت و تا اینکه علیسان شد مثلاً ۳/۵ -۴ ماهه ، اون زمان یه زمان هایی که نوزاد طفلی رو دست شون می دادیم ، اینقدرررر بوس‌ و دندون می گرفت که من با ناراحتی بچه رو از بغلش می گرفتم و دیگه نمی دادم و می گفتم من در زمینه بچم با کسی رو در واسی ندارم، یکی دو بار هم بی اجازه من به بچه ۴ ماهه پرتقال و سیب میخواست بده بازم محکم جلوش واستادم و گفتم اصلا نمی‌دیم. الآن یادش میفتم میگم چقدر خوب عمل کردم خداروشکر و محدوده ها و چهارچوب هامو مشخص کردم.
مامان فندق مامان فندق ۲ سالگی