عکسای پارسال این موقع هارو نگاه میکنم میگم خدایا شکرت که اون روزای سخت گذشت از 40 روزگی تا 3 ماهگی داااااائم گریه میکردن بخاطر کولیک شب و روز نداشتیم منم افسردگی داشتم خیلی حالم بد بود اینروزا خیلی قشنگه خودشون میخوابن خودشون غذا میخورن خیلی کمتر گریه میکنن بیشتر درحال کشف اطرافن و باهم بازی میکنن و …
وقتی میبینم یکم اوضاع اروم شده اشک شوق تو چشام جمع میشه🥹
اگه تو ماه های اول بچه داری مخصوصا دوقلو هستین نگران نباش کم کم اوضاع بهتر میشه بعذ یک سالگی خیلی قشنگ تر میشه همه چی ❤️🥹صبر کنین میگذره

وای من تو یکیش مونده بودم دختر خداروشکر الان بهتری خدا بهت قوت بده

و اینکه چطور مستقل می‌خوابن؟
دختر من باید زیر سینه بخوابه

چقدر عالی عزیزم
دقیقا همینطوره
تو نوزادی زبون بچه رو متوجه نمیشیم
ولی از یکسال به بعد کم کم متوجه منظورشون میشیم

دقیقا.الآن پسر داییم بچش تازه به دنیا اومده وقتی بهش فکر میکنم یاد خودم میوفتم استرس میگیرم.زردی کولیک ختنه از این طرف درد و بخیه سزارین😖😖

کاملا درک می کنم دقیقا چند روزه دارم حس می کنم که داره از آب و گل در میاد و خدا رو هزار مرتبه شکر می کنم اونموقع ها برا یه ساعت که شوهرم بیاد کمکم خونه مادرم التماسش می کردم آنقدر که سخت بود برام نگهداری ازش..... چه روزایی بود واقعا ماه‌های اول سخته

چرا دخترمن هی بدترمیشه دایم گریه میکنه همش میخوادبغل باشه یاشیربخوره بیقراره ،خوابشم خیلی کمه وبسختی میخوابه😭😭

دقیقااا.منم اون روزا رو میبینم خیلییی دلم میگیره .خیلی روزای سختی بود خیلیییی.باورت میشه تنم میلرزه یادش میافتم.