خانوما کسی اینجوری بوده؟احساس میکنم مادر خوبی نیستم..عذاب وجدان دارم.اصلا یه حالت روحی گرفتم که دلم برا بچم می‌سوزه که شاید نتونم مادر خوبی باشم..

من تا پوشکش رو دیر عوض میکنم یا جاییش عرق سوز میشه، یا اعصابم از جای دیگه خورده خودمو سرزنش میکنم ک مادر خوبی نیستم...مخصوصا وقتایی ک کارای خونم مونده و دنبال آدم میگردم سرگرمش کنه من کارامو کنم و حس میکنم براش وقت کم میزارم
همه اینا عذاب وجدانای منه...

منم خیلی دلم بزاش میسوزه نمیدونم چرا وقتی گریه میکنهاشک میادتوچشاش دلم اندازه دنیا میگیره

منم همینجورم هزار تا فکر الکی پیش خودم میکنم