۲۷ پاسخ

شیوا منو شوهرم از لحاظ ظاهری خیلی شبیه همیم ینی کسی ندونه فک میکنه خاهربرادریم
دخترمم دقیقا همونطوره هم شبیه منه هم باباش یکی میاد میگ بابا یکی میگه مامان🤣

پسر من ولی کپی خودم شده 😄

مال منم شبیه شوهرمه

شبیه باباشه

جفت بچه هام کپی باباشون هستن نه ماه عذاب کشیدم بارداریم سخت بود ولی شوهرم عشق منه خیلی شیرینن بچه هام که شبیه باباشونن

پسرم اولی شبیه خودمه دخترم شبیه که چه عرض کنم فتو کپی برابر اصل لامصب با اینکه ناخاسته بوده😂

اولی باباش
دومی ترکیب بین منو داداشام

الان که چهرشون مشخص نیست بچه ی من روز اول کپی خودم بود بقیه سر به سرم میزاشتن خودتو دوباره به دنیا آوردی😂 اما انگار داره چهرش عوض میشه قسمت قشنگش اینجاس که چشم و ابروش کپی داداشمه😍🥲(داداشمو از دست دادم🥲)

پسرمنم شبیع باباشه🤣

مبارکت باشه گلم بسلامتی .قدمش خیر باشه برات

دختر منم کپ باباش شده

فعلا خیلی ترکیبیه تو عکس سونو بزار دنیا بیاد ببینم
فک کنم نمیخواد دل کسی بشکنه😂

عین شوهرمه هیچیش به من نرفته

من خیلی دوس دارم شبیه باباش بشه 😁 امیدوارم 🥲🤲🏻

منم دلم میخواد شبیه باباش باشه🥺

ای جانم زایمان کردیییی
به سلامتی باشه قشنگم 🥹♥️

اره والله دختر منم کپی باباشه. میگم فقط زحمتش برا من موند

بچه من هرروز تغییر قیافه میده😂یه روز شبیه منه یه روز شبیه باباش

اخ عزیزم به سلامتی زایمان کردی مبارک باشه و دل خوش😘🥰🤩

راضیم شبیه شوهرم بشه ولی مادرشوهرم نه میگن تو بارداری از کی بدت بباد بچه شبیه اون‌ میشه اگه این قرار باشه خدا به دادم برسه

بچه من کپی خودم اصلانم دوس نداشتم به باباش بره چون خودش زاییدمش😊😁

من شبیه خودم شد اولی دومی. برام جالب شبیه کیه

کپی خودم🥺😍

الهی
خدا نگهش داره
منم دوست دارم شبیه باباش بشه❤️

من بچه هام کپی خودم شدن هردو 😅این یکی دیگه نمی دونم ولی از نظر اخلاقی پسرم کاملا مثل خودم و دخترم صد درصد اخلاق رفتارش مثل باباش شده و عمه اش یعنی خود شوهرم گاهی حیرون میشه میگه این چرا انقدر خود منه 😂

عکس بزار ببینمش🥺

🤣🤣🤣🤣🤣

سوال های مرتبط

مامان آرامش مامان آرامش روزهای ابتدایی تولد
مامان شهریار مامان شهریار هفته سی‌وهفتم بارداری
قسمت پنجم از تجربیات پسر اولم :
کل ۹ ماه بارداری همسرم بخاطر کارش نبود و من فقط ۵شنبه جمعه ها میدیدمش. بسیار غصه میخوردم و چون خونه مامانم بودم تو خودم میریختم که نبینن غصه خوردنم رو .
خیلی همسرم رو دوست داشتم و خب شرایط بدی بود و ما فکرنمیکردیم که دقیقا ماه اول بارداری کارش منتقل شهر دیگه بشه. منم ویار داشتم تا هفته ۱۳ بشدت تهوع داشتم و بالامیاوردم و باهیچی خوب نمیشدم. نه اندانسترون و نه دمیترون . فقط لیموترش بو میکردم چند دقیقه حالم خوب میشد . میخوام بگم این خودخوری های توی بارداری باعث شد پسرم عشقی که من به باباش داشتم بره تو وجودش چون الان میمیره برای باباش . تمام عشق و زندگیش و رفیقش باباشه . یه طرز عجیبی. لباس همسرمو بذارم کنارش میخوابه آرامش میگیره . ولی غمی که بابت نبود همسرم کشیدم هم شاید باعث کولیکش شد . یعنی هم دوست داشتنم نسبت به همسرم روش تاثیر گذاشت و هم غم نبودش باعث دل درداش شد به نظرم.
آروغ گرفتن ازش هم هررررربار ۲۰ دقیقه حداقل طول میکشید . اگه نمیزد بالامیاوررد.انقدر که میخورد. بعد دکتر گفت به شونه چپ بخوابون و تخت کنار مادرش رو هم زاویه میدادیم خودش آروم گاهی بعد نیم ساعت آروغ کوچیکی میزد دیگه بالانمیاورد. یکم این روش آسونتر بود تا هی سر شونه تپ تپ بزنیم و آخرشم یا میزد و یا نمیزد و بالامیاورد و از کت و کول میفتادیم .