۹ پاسخ

اصلا آب یهویی نباید بریزی روی صورت بچه چون میترسه و زده میشه
من اول همونطور که نشسته بازی میکنه بدنشو میشورم و در آخر سرش رو شامپو میزنم بعد آروم آروم از پشت سرش آب میریزم و فقط کف پشت سرش رو میشورم طوری که اون نشسته بازی میکنه و اصلا آب سمت صورتش نمیاد بعد میگیرمش بغلم و بهش میگم میخواییم بریم زیر دوش میبرمش زیر دوش حموم سریع دست میکشم جلوی موهاش و بلافاصله آب روی صورتشو با دستم پاک میکنم و این کارو دو الی سه بار با فاصله که بچه آمادگی داشته. باشه انجام میدم تا کاملا کف از روی موهاش شسته بشه و اصلا گریه نمیکنه پسرم

دختر منم همینه با اب بازی مشکلی نداره ولی رو‌سرش که بریزی گریه میکنه

عزیزم دختر منم از اینکه اب از سرش میریزم میره تو صورتش بدش میاد

وای دقیقا پسر منم همینه اصلا نمیشه به سرش دست زد ، توی حموم کلی بازی میکنه و میخند همچین که رو سرش آب میریزم شروع میکنه گریه . بعد حمومم نمیزاره موهاشو خشک کنم جیغ میزنه

یهویی اب میریزی واجازه نفس کشیدن بهش نمیدی اونم حس خفگی وترس میکنه

اول بدنشو بشور از اخر سرشو بشور با دست هم مدام چشاشو پاک کن که نترسه من از اول همین کارو کردم حمامو خیلی دوست داره دخترم

جانا هم بدش میاد
یهو آب رو نگیر روی سر و صورتش
دستت رو بذار روی پیشونیش یه بار آب بریز و دستت رو بکش به سمت عقب تا آب نریزه روی صورتش و بعدش سریع صورتش رو تمیز کن
یه مکث بده مجدد آب بریز

من کلاه حمام میذارم خیلی سخته ولی اب نمیاد تو صورتش
معمولا هم اول بدنشو میشورم بعد سرشو ک عادت کنه به فضا

من سرشو ک میخوام بشورم تو بغل میخوابونمش ک آب داخل چشم و گوشش نره از بالا نمیریزم رو سرش ک نتونه نفس بکشه بترسه اول بدنشو بشور بعد سرش تا اذیت نشه

سوال های مرتبط

مامان معجزه خدا مامان معجزه خدا ۱۵ ماهگی
وای مامانا من یه غلطی کردم😭😓😭زحمات چندین ماهم به باد دادم سر دو هفته .فکر نمی‌کردم بچه تو این سن مثل نوزادی بغلی بشه برای خواب .چقدر سختی کشیدم باز از اول 😭 بچم وقتی بدنیا اومد بخاطر کولیک و بعد رفلاکس اینا خیلی مراحل داشت خوابش اول به گهواره عادت کرد بعد به پتو بعد بغلی شد دیگه بعد اون عادتش دادم رو زمین مستقل میخابوندمش آروم میزدم به پشت کمرش لالایی میگفتم میخابید از هفت ماهگی به بعد مستقل بود خوابش چقدر تلاش کردم 😓😓😓😓همه رو بخاطر دو هفته به باد دادم سر خنگیم بچم دو هفته پیش نیش پایینش می‌خاست در بیاد خیلی اذیت بود کلافه بود منم با وجود سختگیریم گفتم عیب ندارع حالا ماشاالله بزرگ شده بغلش میکردم نیشش در اومده امروز گذاشتم زمین بخوابه آنقدر گریه کرد که نگو پشتی گذاشتم کنارش دراز کشیدم گفتم محل ندم دیدم نه جوری گریه میکرد ترسیدم باز بغلش کردم 😭😭😭😓چقدر خنگم بخدا حیف اون همه سختی و تلاش .باز چطوری از سرش بندازم ای خدا .حالا که خوابیده هم طفلی از ترسش چند بار هی میپره با گریه حساس شده میترسه.اصلا بچه بغلی نیستا فقط برای خواب اینطوری شده🥺🥺🥺🥺گفتم بسلامتی بزرگ شده سخت نگیرم هر کاری کردم ظهر خودش نخوابید بدترم شد چشم ترس شده 😭😭😭😭خیلی اشتباه کردم باز چه غلطی کنم که با خوبی از سرش بیفته مثل امروز نترسه دوباره از نوع شروع شد
مامان قل y و قل x🥴 مامان قل y و قل x🥴 ۱۵ ماهگی
سلاااممم
مامانایی که بچهاتون همسن بچهای منن مال شمام قشقرق راه میندازن؟؟؟؟؟
واسه هرچیزی که فکرشو بکنید این هفته صدای گریه های دخترم بالا بوووود خستم خستههههههه مغزم درد گرفته نمیدونم چیکارش کنم اصلن میمونم چه رفتاری کنم در برابر کاراش یه کالسکه اسباب بازی کوچولو که کون عروسکشم به زور جا میشه توش رو میخواد سوار شه انقدر واسه این که جاش نمیشد توش گریه کرد به هزار روش بهش فهموندم که این برات کوچیکه ولی متوجه نمیشد پاشو کردم داخل گریه کرد کونشو کردم داخل تایرای کالسکه از فشار در اومد پرت شد رو زمین گریه کرد میخواد دمپایی پاش کنه پاش نمیره تو دمپایی گریه میکنه خودشو پرت میکنه رو زمین ، میخواد سوار موتورش بشه بلد نیس پاشو بلند کنه گریه میکنه خودشو پرت میکنه زمین، میخواد غذا بخوره غذاش از قاشقش میریزه گریه میکنه من میخوام غذارو بدم بهش گریه میکنه که بزار خودم بخورم دیشب سر یه لقمه که من گذاشتم دهنش غذارو کوفت کرد بهمون تا یک ساعت بعد غذا گریه کرد که چرا تو بهم دادی و هزاران رفتار این مدلی
چیکااااااار کنمممممممممممم
بسکه گریه کرده داداشش میترسه تا گریه کنه میدوه میاد بغل من و گریه میوفته نمیدونم چرا این یکی دیگه بعد یک سال و دو ماه عادت به صدای گریه های اون نمیکنههههه
خستمممممم خستمممممممممم