۱۳ پاسخ

دقیقا منم همین حس را دارم تنهاتوشهرغریب شوهری که هیچ جوره کمکم نیست تاهم میادخونه بچه یذره گریه کنه بامن دعوامیکنه خودم رباط دستم پاره شده و همش بچه بغلمه خداحفظشون کنه انشاالله که بزرگتربشن عادت بغلی بودن ازسرشون بیفته

خیلی سخته با شوهر بدنساز ولی خب بچه ها گناه دارن مادر شاد می خوان

من خیلی وقته تو این راهم و کسی جز خدا کنارم نیست شوهرمم یه وقتایی کمک میکنه مثل الان که تعطیله وگرنه بیشتر وقتا خودمم و خودم و خدای خودم خانوادمم پیشم نیستن ولی بچم بهترین و قشنگترین حس دنیاست برام با تمام خستگی نخوابیدن تا صبح هرشب بیدار میمونم و کسی نیست احوالم رو بپرسه ولی بازم حالم کنار پسرم خوبه

تو همین شرایطم و گاهی فکر میکنم شاید ادم مناسبی برای بچه دار شدن نبودم 😑

شوهر من اصلا کمک نمیکنه بدنسازم هست همیشه باید سر گاز باشم

چقدرررر درکت میکنم... صبوری کن اگر خواستی هم گریه کن ک سبک شی فقط بدون بالاخره بزرگ میشه بچه و اوضاع بهتر میشه

قوی باش مامان

همیشه وقتی خسته بودی به این فکرکن اگه جای من بودی چکارمیکردی یه دوقلو پسرشیطون دارم ۱۰سالشونه الانم که دلوین اومده بااین ۳تابچه یه کارگاه خیاطی رو اداره میکنم با ۶نفر نیرو به کارهای خونه میرسم و به درس ومشق بچه ها بایه نوزاد که همش باید درحال شیردادن و خوابوندش باشم ویه شوهری که توی کارهای خونه هیچ کمکی نمیکنه شب که میشه واقعا حس میکنم له شدم خسته ترینم نمیفهمم کی صبح میشه حداقل خداروشکرکنید سرکار نمیرید توی خونه اید و بچه داری میکنید

شوهر منم یه دقه بچه رو نگه نمیداره .بچم هم زمین نمیمونه گریه میکنه با بچه تو بغل آشپزی میکنم غذا میکشم و...😪

شوهرامونم خستن،بیرون از خونه کار میکنن،وقتی میان خونه،دیگه واقعا نمیتونن زیاد سرپا بمونن،باید جفتمون همدیگرو درک کنیم

تنها نیستی عزیزم،اکثرمون شرایط مشابه تورو داریم،هرکس یجوری خسته و ناراحته
ما،مادریم باید بخاطر بچمون تحمل کنیم و بگذریم

بچت مادر شادی احتیاج داره شادپر انزژی باش مال منم این جوریه همیشه بغلمه کتفم درد میکنه

فکرشو نکن. من در این نقطه از زندگیم به آدمی تبدیل شدم که هیچوقت تصور نمیکردم بشم. عشق به بچت نیرویی درونت ایجاد میکنه که باورت نمیشه اگر این نیرو نبود میتونستی با اینهمه خستگی زنده بمونی یا نه‌. میگذره

سوال های مرتبط