۱۹ پاسخ

آفرین بچه من از پیپیش میترسه همه میگن تو دستشویی زذیش یا دعواش کردی میگم بابا جیششو میکنه پیپیشو میترسه کلا پیپیرو میبینه میترسه میگن نه تو دعواش کردی زدیش . ۲سال نیم بهش شیر دادم تا وقتی میدادم میگفتن بگیرش دیگه بزرگه حالا ک گرفتم میگن اخی گرفتی شیرو ازش همون لاغر مردنی شده کاش میدادی گور بابای گرونی نداشتی میرفتی بهداشت پرونده میساختی یارانه ای میدادن (بچم شیر خشکی بود)گاهی از حرفاشون اشکم درمیاد

هییییییییی دست رو دلم گذاشتی من به پسرم کمکی شیر خشک روزی دو وعده میدم یه جاری دارم اوه اوه خدا نصیب کافر نکنه یه اداها واسم در میاره رفته مادر شوهرمو پرکرده که به بچشش شیر خشک میده الان هوا گرمه مریض میشه 😐خوب بگو انتر پس بچهای شیر خشکی باید دور از جون دائم مریض باشن. مادر شورهرم گفت نده تو که شیرت خوبه وزن بچه هم همینطور منم گفتم تا موقعی که شیر خودمو بخوره این شیرم میدم هر موقع در خونه کسی واسه پول شیر خشک رفتیم بعد بگین نده هزینه اضافس واسه قطره های بچه هم همینطور که چرا بهداشت مجانی میده تو میری میخری مگه همین ایرانیا چیکاره که اینم بر میگرده به موجود ناشناخته ای به اسم جاری یعنی یه بسلطی دارم ها

درخواست میدی

اهمیت نمیدم هرچقد میخوان زر بزنن مم بچم که ب خرج اونا زندگی نمیکنیم

فقطططططط بی توجهی همین

منی که نزدیکانم‌بهم میگن هی شیرش بده بچه مطلومه تو نمیرسی بهش وای چقدر حرصم‌در میاد

متنت عالیهومنی که فضول زیاده دو رو برم

عالی بود🤌🏻

بالاتر از حق👏👏👏

چقدر حرفت از حقم حق تر بود
من خودم این بچه دومه هر ذوتاشونم فقط چند روز شیرمو خوردن بد نخوردن هر راهی یگی رفتم ولی انگار مشکل از شیر من بوده نمیدونم یه ایرادی داره ک نمیخورن خلاصه خدا شاهده انقدر سر هر دوااشونم حرص خوردم چ شبا ک از ناراحتی خواب نداشتم تا دو سه ساعت گریه نمیکردم دلم اروم نمیشد استرس ناراحتی کل وجودم گرفته بود خودم با این همه غم حالا کلی حرف کنایه از دورو وریام فامیلای فضول شنیدم ک نه تلاش کنی میخوره خودت شبر خشک میدی بد بختشون کردی نمیدونم هزار تا حرف ادم واقعا کم میاره تو ک یه شب خودتو بیا جای این مادره بزار بد گوه زیادی بخور قبلن خیلی حرفاشون روم تعصیر داشت الان دسگه برام مهم نیس هر زری میخان بزنن یه مادر هیچ وقت بد فرزندشو نمیخاد خداروشکر پشت این همه ادم فقط همسرم بوذه ک بهم دل داریم داره اون باعث شد ک منم بیخیال باشم البته بجز خونواده خودم ک همیشه دلداریم میدادن

حرف حق 👏

خیلی متن دلنشینی بود

دقیقا همینطوره و چقدر رو مخن

تا ابد حق

قربون اون دهنت

دقیقااااااااا

مامانولوژی رو خوب اومدی یادم باشه کسی فضولی کرد بهش بگم😁😁

دور از جون گوه خور زیاد هس

🤌🏻🫠 دقیقا

سوال های مرتبط

مامان ایلیا💚 مامان ایلیا💚 ۶ ماهگی
باز شب شد و خاطرات به من هجوم آورد!فکرم رفت پیش اون بچه ای که اتباع بود و ۲۸ هفته دنیا اومده و هیچکس رو نداشت و زنده موند و قرار بود بفرستنش پرورشگاه..فکر میکنم به مادرش که آیا واقعا بچه رو نمیخواست؟یا امیدی به زنده موندنش نداشت؟یا پول اون همه مدت بستری بچه رو نداشت؟یا اینکه چطور دلش اومد بچه رو رها کنه؟،یا اینکه شاید مجبور بود و هر شب با فکر بچه ای که نمیدونه مرده یا زنده مونده گریه میکنه؟؟فکر میکنم به بچه هایی که علاوه بر نارس بودن مشکل جسمی هم داشتن و سونو متوجهشون نشده بود و پدر مادرشون نمیدونستن دقیقا غصه ی چی رو بخورن اونموقع با خودم میگفتم کاش مشکل همه اشون فقط وزن کم بود نه چیزای دیگه..یا به اون مامانی فکر میکنم که وقتی پرستار ازش پرسید اون یکی قل ات خونه است؟با چشمای سرخ شده اش گفت مرده..اون مامانی که بخاطر افسردگی شدیدش به بچه اش شیر نداده بود و بدن بچه عفونت گرفته بود و دکتر بهش گفت بچه ات بدحال ترین بچه ی اینجاست..توی صورتش پشیمونی رو میشد و حتی صدای شکستن قلبش رو میشد شنید!دوست داشتم با همه ی مامانایی که با چشم گریون از ان آی سیو میرن بیرون حرف بزنم و دلداری بدم بهشون واقعا کاش میشد اینکارو بکنم خیلی سعی کردم با چندتاشون حرف زدم بهشون امیدواری دادم شاید حتی وقتی خودم نا امید بودم!اما آدمیزاده دیگه یچیزایی رو که میبینه دیگه هیچوقت هیچوقت اون آدم سابق نمیشه.!
مامان کیاشا مامان کیاشا ۵ ماهگی