۱۰ پاسخ

الهی عزیزم واقعا دست تنها سخته ب شوهرت هم مسعولیت بده اینطوری که نمیشه اگه واقعا سختت شیر خشک کمکی هم بده

عزیزم منم دقیقا همینجورم
فقط کار مفیدی که میکنم اینکه شیر میدم و اروغ میگیرم
خداروشکر کن که شیرداری و بچت سینتو میگیره
خیلیا ارزشونو جای شما باشن
بچت که بزرگتر شه به مرور میتونی کارهاتو باهم بکنی
الان خیلی سخته

اولا ک‌زیادشیرنده چون رفلاکس میگیره
دوما بچه روببر بده شوهرت
وقتی دید گریه میکنه‌مجبوره بغلش کنه
من ی شب همین کاروکردم
حتی پاشد خودش‌شیردرست کرد داد بهش
گفتم خبرمرگت بچه میخواستی من دیگ‌نمیتونم بیا بگیرش
ازخواب‌بیدارش کردم و‌دادم بغلش و‌اومدم پذیرایی

منم دو تا بچه مدرسه ای داشتم مادرم فوت کرده شهر غریب تک و تنها همسرم از ۸ صبح تا ۹ صبح سر کار میره ولی شبا کمک میداد بیدار می‌شد یکم بچه رو می‌گرفت پسرمم یکسره سینم تو دهنش بود و سیر نمیشد چون وقت نمی‌کردم غذایی حتی بخورم چه برسه درست کنم شیر خشک رو کمکی دادم ولی پسرم دیگه سینم رو نگرفت که نگرفت خیلی عذاب وجدان داشتم ولی واقعا خیلی راحت شدم چون شبا راحت میخوابید با شیر خشک هر کدوم از بچه ها هم می‌تونستن بچه رو شیر بدن و منم می‌تونستم زندگیم رو کنترل کنم خلاصه که شیر خشک برای من کمکی عالی بود چون خودمم بدنم خیلی ضعیفه

عزیزم🥲🥲🥲میدونم سختخ یکم تحمل کنی کوچولوت بزرگتر بشه بهتر میشی میتونی مدیریت کنی به همه کارات برسی،ولی یکمم باهمسرت حرق بزن کمکت کنه🥲🥲
اون یکی پسرت چندسالشه؟

عزیزم از امروز به همسرت بفهمون که تنها مسئولیت بچه ها با شما نیست لاقل اونم صبونه پسرت رو بده و قبول مسیولیت کنه اینطوری سختت میشه

ای جانم دست تنها واقعا سخته ،حق داری

چون شیر مادر اصلا نه وزن درست حسابی میده به بچه نه سیر میکنه بچرو برا همین داعم باید سینه دهن بچه باشه شیرخشک بده خودتو راحت کن بچه هم همش شکمش سیره

وای منم اعتراف میکنم شرایطم همینه همه مثل هم هستیم از صبح تا شب دارم شیر میدم و اروغ میگیرم و پوشک عوض میکنم کلا خودمو یادم رفته

دو ماه اول وضعیت همه همینه

سوال های مرتبط