وای یعنی این تعطیلات کل سیستم اروینو بهم زد
انقدر وابسته ی باباش شده اصلا پیش من نمیمونه دوساعت عصر رفت بیرون این بچه به بهونه های مختلف کبود میشد از گریه
یکی دوبار اول ارومش کردم سومین بار کاریش نداشتم دیگه واقعا داشت بهونه الکی میگرفت
حتی دیگه شیرم نمیخوره از بس هرجا رفتیم گفتن وای چقدر خوب غذا میخوره
اکشب سومین شبیه که بدون شیر میخوابع
ماشاالله مردم ی ماشالله و نام خدا هم تو زبونشون نیس انگار از سهم اونا میخوره 🙄

مجبور نیستی جلو چشم بقیه بهش غذا بدی ببرش یه گوشه خلوت تا غذاشو بخوره کسی هم لقمه هاشو نشماره

وای پسر منم‌خیلی وابسته پدرش شده نمیتونه ی قدم برداره ...
خودت تودلت وان یکاد بخون براش

هر بار رفتی بیرون از خونه
۳ بار سوره توحید و ناس و فلق رو بخون هر بار فوت کن رو خودت و بچه ت
خیلی جلو چشمو میگیره

عزیزم دیگ وقتشه کم کم از شیر بگیریش

واقعا چرا ماشالله نمیگن برای جای سوال 😐😐😐
لعنت بر چشم بد

ای جانم .ولی برعکس دخترم بیش لز حد به خودم وابسته س. فوقش ۱۰ ۲۰ دقیقه پیش پدرش میمونه .از وقتی که بیمارستان بستری شدم بخاطر عمل دیسک کمر .طفلک ترسیده از جلو چشمش دور بشم شروع میکنه گریه کردن .
کاش دختر منم شیر شب نخوره .بخدا کلافه م .تا خود صبح باید سینمو مک بزنه .شیر هم نباشه توش میزنه زیر گریه .یعنی میگم خدایا دوام میارم تا وقتی ک بتونم از شیر بگیرمش .الان ک طفلی خیلی زوده واسه ازشیر گرفتن .غذا هم زیاد نمیخوره متاسفانه. فقط شیر خودم

اخ گفتی انگار ک ارث پدرشونو میخوره ‌والا ....اسفند دود کن براش

چقدرشه

خودت بگو ماشاالله
براش صدقه بده اسپند دود کن