۱۰ پاسخ

من میخوام ببرم شوهرم قبول نمیکنه میگ بچه مریض میشه و این چیزا کلی هم بهش میگن دور و اطرافیان

دقیقاً خیلی خوبه که ببریمشون بیرون من کلا با پسرم دوبار اومدم شمال یه بار ۴۰روزش بود یه بار ۴ماهش بود الانم که هشت ماهشه اومدیم شمال ولی اینجا چون فامیلامون همه اینجان تهران کسیو نداریم اونجا هم اصلا بیرون نمی‌رفتم باهاش همش تنها بودیم شلوغی دید خیلی اذیت کرد الان خیلی خوب شده

منم ۲۰ روزش بود با ماشین رفتیم مشهد الانم میریم مسافرت اصلا تو ماشین اذیت نمیکنه برعکس عاشق ماشینه

خب تکلیف مادوقلودارهاچیه؟😔😔

ما از 20روزگی‌ سفر رو شروع کردم 😂😂

من از زمانی که تو شکمم بود ول بودم تا همین الان که تو جاده ایم😅😅

خانواده منم همیشه میگن ولی دخترم یکسره شالو روسریمو درمیاره گوشیمو میگیره میگه حرکت کن🤣

دقیقا منم همینکارو کردم ،عید حدود بیست روز مهمونی بودیم خداروشکر اصلا اذیت که نکرد خیلیم خوشحال بود و کیف میکرد با همه ی فامیلا هم خوشرو بود و میخندید همه خیلی خوششون میومد

نظر مادر من همینه

من ۴۸ روزش بود بردمش مشهد ۱۵ ساعت راه ۶ ماهش شد بردمش مشهد برا عیدم بردمش شمال

سوال های مرتبط

مامان آقای‌ِنی‌نی💙 مامان آقای‌ِنی‌نی💙 ۱۱ ماهگی
همه عمرم از آدم ندید بدید بدم میومد و تا دلت بخواد عاشق ادم چشم و دل سیر بودم تا اینکه خدا نوبرشو بهم داد # مادر شوهر ندیدپدید
یادمه بچم سه چهار ماهش بود آب دهنش میومد ، بی تاب بود و ... داشت لثه سفت میکرد ، مادرشوهرم هی میرفت و میومد میگفت این نخبه هست ، این آینده رییس‌جمهور میشه ، این یه کاره مملکت میشه ، میپرسیدم چرا؟؟ میگفت چون اولین بچه ای هست که داره تو سه ماهگی دندون در میاره😐 یا مثلا یجوری برای کارای عادی که همه بچه ها و نوزاد انجام میدن تعجب میکرد وحشت میکرد و برا همه تعریف میکرد که انگار تاحالا بچه ندیده هرچی هم سعی میکردیم بفهمونیم بابا خب این بچه ادمیزاده بچه حیوان که نیست انقدر عجیبه برات همه بچه ها همینن ولی میگه زیر بار میرفت میگفت نه این عتیقس
حالا بچم فردا میشه ۹ ماهش ولی هنوز یه دونه دندونم نداره😐توو بعضی چیزای دیگه هم از هم سن و سالاش عقب تره ،،همون بچه ای که از دید مادرشوهرخانم نخبه بود ،،

واقعا ادمای سمی رو باید ۹ شب با آشغالا گذاشت بیرون