۸ پاسخ

من می‌دونم اذیت میشی اما بنظرم مدارا کن و نشون نده ک از رفتارش خیلی ناراحتی
جنبه های خوب دیگه ای حتما داره اونا رو بلد کن
وقتی عصبی بهش تذکر نده
می‌دونی می‌خوام دقیقا وقتی عصبی بفهمه تو همراهی نه مقابلش اونوقت زود آروم میشه

عزیزم چرا مهد نفرستادی ، احتمالا بره مهد سرگرم بشه آروم میشه

به نظرم مشاور کودک ببری بیشتر جواب میگیری دارو نده گناه داره بچه

باید براش قانون گذاری کنی رفتارهای بدوخوب رو براش توضیح بدی بفهمه چیه وبدون چه کاری تشویق داره چه کاری تنبیه داره شرمنده اینو میگم الان جلوشونگیری پس فرداتومدرسه روبچه های مردم این کارهاروانجام میده یابامعلم یاباهرکس دیگه وقتی وارد جامعه بشه بقیه که پدرومادرنیستن باهاش مدارا کنن عزیزم پیش روانشناس رفتی چی گفت بهت ادامه دادی جلسات رو

یه مادری بود تو مطب می‌گفت بچه اش با خوردن قرص آروم شده خیلی بهتر شده ولی رو بچه من تاثیری نداشت
البته ندادن دارو عوارض خیلی بیشتر از دادن
مهم عصاب بچه آروم بشه باز خودتون صلاح میدونید من تو بطن کارم وقتی پسرم چشم باز می‌کنه تا زمانی که چشش میبنده من آرامش ندارم البته یه دایمی خوبه فقط وقتی عصبی میشه

پسر من دوسال و هشت ماهشه این رفتارا رو داره یعنی دیگه بریدم به علاوه لجبازی هاش و جیغ جیغاش

دختر منم همینه و این ژن رو از پدرش به ارث برده متاسفانه

خدا به همه مادرا توان بده بچه های این دوره خیلی بد شدن

سوال های مرتبط

مامان گل پسر مامان گل پسر ۵ سالگی
خانما تورو خدا کمکم کنید پسر من شبا تو اتاق خودش می‌خوابه خیلی وقته ، هیچ وقتم مشکلی نداشته ، شبا ساعت ده و نیم میبرمس تو اتاقش براش قصه و لالایی میگم بوسش میکنم و با هم حرف می‌زنیم ، دیگه ساعت یازده خواب بود ،بعذس دیگه من میومدم تو اتاقم ، خودش هم میدونین که وقتی خاوبس می‌بره من میام تو اتاقم و هیچ مشکلی نداشت ، الان سه چهار شبه نمی‌دونم چش شده همین کارارو براش میکنم اما میگه خوابم نمی‌بره ،بلند میشه گریه می‌کنه میگه خوابم نمی‌بره بیام تو اتاق شما ، دو شب بردمش تو سالن با هم جا انداختیم خوابیدیم ولی دیدم اینجوری نمیشه ، باباشم باهاش صحبت کرد که باید مثل همیشه هر کسی تو تخت خودش بخوابه ، اونم قبول کرد اما دوباره شب که شد ماجرا شروع شد ، الان دو ساعت آوردمش تو تختش ،هر از چند دقیقه یه بار بلند میشه میشینه میگه من اگر بخوابم تو نری ها ، تو بمون ، مشکلم اینه اگر هم بگم باشه دو باره ساعت سه صبح بیدار میشه با گریه میگه کجایی ، منم از بس نشستم پایین تختش خسته شدم خودمم خوابم میاد عصبانی شدم خیلی دعواش کردم گفتم می‌خوام برم تو اتاق خودم اونم خیلی گریه کرد ولی مجبور شد قبول کرد ،حالا هم فکر کنم خوابیده ، ولی خیلی نگرانشم ، نمی‌دونم چش شده ؟اصلا اینطوری نبود
مامان شاهزاده محمد مامان شاهزاده محمد ۵ سالگی