۵ پاسخ

عزیزم خییلی دیر گرفتی دو ماه اضافی خورده ماشالله دیگه بزرگه نه دیگه اصلا بهش نده شب هم بهونه آورد یه جوری آرومش کن ولی اصلا بهش شیر ندی که دیگه عادت میکنه میدونه که دروغ بهش گفتی اوف شده نهایت سه شب سختش باشه. میتونی شب سوم یه ساعت بهش بدی اونم وقتی خوابش عمیق عمیق شد که متوجه نشه. مامانم اون موقع آبجیم کوچیک بود چند بار از شیر میگرفت بعد دلش براش سوخت هی بهش میداد دیگه آبجیم هم متوجه شده بود که مامانم داره گولش میزنه هر راهی رو امتحان کرد از شیر گرفته نشد تا ۵سالش شد که دیگه اون موقع خیلی بزرگ بود دیگه مامانم بهش نداد. شما این اشتباه نکن

منکه یکباره گرفتم ازش خیلیم خوب بود اصلا اذیت نکرد یه مقدار اجیل و خوراکی خریده بودم میدادم بهش سرگرم اونا میشد

خیلی دیر گرفتی الانم دیگه نده کلا بنظرم

من پسرم از شیر گرفتم تا دو سه شب توی خواب بهش شیر میدادم میگفتم گناه داره اصلا بهش شیر ندم

اول روز رو میگیرن
ولی شب یکم زمان می‌بره عزیزم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر و تودلی مامان گل پسر و تودلی ۵ سالگی
خانما تورو خدا کمکم کنید پسر من شبا تو اتاق خودش می‌خوابه خیلی وقته ، هیچ وقتم مشکلی نداشته ، شبا ساعت ده و نیم میبرمس تو اتاقش براش قصه و لالایی میگم بوسش میکنم و با هم حرف می‌زنیم ، دیگه ساعت یازده خواب بود ،بعذس دیگه من میومدم تو اتاقم ، خودش هم میدونین که وقتی خاوبس می‌بره من میام تو اتاقم و هیچ مشکلی نداشت ، الان سه چهار شبه نمی‌دونم چش شده همین کارارو براش میکنم اما میگه خوابم نمی‌بره ،بلند میشه گریه می‌کنه میگه خوابم نمی‌بره بیام تو اتاق شما ، دو شب بردمش تو سالن با هم جا انداختیم خوابیدیم ولی دیدم اینجوری نمیشه ، باباشم باهاش صحبت کرد که باید مثل همیشه هر کسی تو تخت خودش بخوابه ، اونم قبول کرد اما دوباره شب که شد ماجرا شروع شد ، الان دو ساعت آوردمش تو تختش ،هر از چند دقیقه یه بار بلند میشه میشینه میگه من اگر بخوابم تو نری ها ، تو بمون ، مشکلم اینه اگر هم بگم باشه دو باره ساعت سه صبح بیدار میشه با گریه میگه کجایی ، منم از بس نشستم پایین تختش خسته شدم خودمم خوابم میاد عصبانی شدم خیلی دعواش کردم گفتم می‌خوام برم تو اتاق خودم اونم خیلی گریه کرد ولی مجبور شد قبول کرد ،حالا هم فکر کنم خوابیده ، ولی خیلی نگرانشم ، نمی‌دونم چش شده ؟اصلا اینطوری نبود