دوستان من با عنوان کردن این موضوع نمیخوام سر زنش کنید چون خودم ب اندازه کافی حال و روحی و جسمیم بده عین روح سرگردانم
راهکار بهم بدین تورخدا من دو سه روزی ماهلین خیلی عصبیم میکنه گاهی پیش مباد میزنمش خدا من بکشه نمیدونم چ مرگمه من نفسم بند نفس بچه هامه چیکار کنم ی راهکار بدین لخظه عصبانیتم چکار کنم
خیلی لجباز و ی دهدنده و خودمحور شده دیگ کم میارم جلوش دیگ خسته شدم و حال روحی بدتر شده
چیکار کنم تورخدا ظهر زدمش خوابیده هنوز دلم داره میترکه هر ثانیه میبینمش هزار بار خودم زدم و گریه کردم
خیلی فشار رومه دلوین ب سن وابستگی و خرابکاری رسیده تا سر برمیگزدانم یکیشون خزابکاری کرده دیگ توان جسمی و روحی ندارم هیچکس ندارم فقط نیم ساعت ک حداقل یکیشون بگیره ی نفس بکشم 😭😭😭😭😭💔💔💔 از ظهر میگم من چ فرقی با ی نامادری دارم

آخ بگردم الهی
قشنگ درکت میکنم
اوناییم که میان سرزنش میکنن عزیزم حتما کمکی دارن تفریح دارن و....
که باعث میشه مجدد توان نگهداری داشته باشن
واقعا منی که تنهام درکت میکنم چقدر فشار روانی روته قطعا که دوبرابر منه
پیش اومده دیگه جانم خودت رو سرزنش نکن

عزیزدلم تو تنها نیستی همه مادرا همینن سخت ترین کار دنیا مادر بودنه کنترل کردن و بزرگ کردن بچه س اونم بچه های پشت سر هم ک از دوقلو بدتره من روشی واسه کنترل کردن اعصابت ندارم ولی خیلی بهت حق میدم ک ب این حد از عصبانیت برسی
اونایی هم ک سرزنش میکنن یا هنوز مادر نشدن بچه بزرگ نکردن یا زر مفت میزنن خودشون هم تو زندگیشون همینطورین فقط بلدن ب بقیه غذاب وجدان بدن

عزیزممم
خدا قوت واقعا
خدا بهت توان بده.
اگه نزدیکمی والا منت میبرم ماهلین رو بیاری پیش من 😍🥹

عزیزدلم تنها نیستی اینکه گاهی کم بیاری گاهی خسته بشی و بخوای نیم ساعت فقط برای خودت باشی چیزی از مادر بودن شما کم نمیشه واقعا حق داری منی ک یه دونه بچه دارم گاهی از خستگی میشینم زار میزنم یه وقتایی ک دعواش میکنم وقتی میخوابه میشینم عین دیوونه ها گریه میکنم که چرا دعواش کردم
خودتو مقصر ندون ما مادرا واقعا حقمونه یه جاهایی کم بیاریم

عزیزم دوقلویین بچه هات

واااای بچه من وقتی میبینه من عصبی هستم یا خسته ام یا ناراحتم بدتر بیشتر اذیت میکنه و روی اعصاب من میره یه بار که اینقدر روی اعصاب من بود و شروع کرد به خرابکاری که من دستم رو تا نزدیک صورتش بردم که بزنمش بعد یهوو به خودم اومدم و دستم رو کشیدم و نزدمش چون میدونم بعدازاینکار چه عذاب وجدانی میاد سراغم

همه همینیم خودتو سرزنش نکن .اونی ک فاز مادر خونسرد برداشته نصیحت میکنه فقط تو اینجاس ک خودی نشون بده .واقعیتش ی چیز دیگه س

منم درکت میکنم شرایطم مث توئه تا الان نزدم اما خیلی سرشون داد میزنم واقعا کنترل از دست ادم در میره

سلام این حالت کاملا طبیعی هستش واقعا خداقوت داری من یه دونه رو به زور نگه میدارم والا همسرم میرسه خونه من دیگه دراز میکشم ولشون میکنم به حال خودشون پدرو دخترو😂من افسردگی شدید گرفتم بعد زایمانم قبلاً خیلی عصبی میشدم داد میزدم یا خودمو میزدم وقتی خیلی عصبانی میشدم دلم نمی اومد دخترمو بزنم یه مدته دکترم فلوکستین داده واسه ریزه خواری عصبی خیلییییی کمتر عصبی میشم کمتر حرص میخورم بیشتر با دلسا بازی میکنم
همه آدما یه جور واکنش نشون نمیدن به مسائل هیچکس هم جای شما نیست اون لحظه مامانا هم خسته میشن عصبی میشن پریود میشن هزارتا مسئولیت دارن کسی توقع نداره ما بی نقص باشیم با یه مشاور صحبت کن اگه دوست نداری آرام‌بخش بخوری

مثل منی چاره چیه باید رو خودت کار کنی منم گاهی میزنمشون دیگه توان اخرمه

عزیزم به این فکر کن که توی این دنیا فقط این بچه‌ها تو آینده به فکر تو خواهند بود پس تو الان به فکر اونا باش
من خودمم خیلی عصبی بودم تا اینکه یه روز حالم بد بود و از پیشم تکون نمی‌خورد تازه فهمیدم که تو دنیا فقط اینه که به فکر منه اصلاً از اون روز به بعد خیلی خوب شدم

حق داری بابا من بچه ی اولم بزرگه ۱۳ سالشه کمک میکنه بازم کم میارم خدا بداد دل شما برسه

منم پسرم خاک گلدون رو کلا خالی کرد روی زمین کلا گلدونو بردم تلویزیون هل میداد وسیله گرفتم زدمش تو دیوار دستش نرسه در کابینتا رو با روسری بستم دیگه راهی نیست خرابکاری کنه توهم ازین راهکار ها استفاده کن کلا خونه رو امن کن بعدم خودتو بیخیال بگیر که خرابکاری کردن نهایتش یکی دیگه میخرید بدتر از این که نمیشه کثیف شد خرجش یه شامپو فرشه عصبانی شدی چشماتو ببند ده تا نفس عمیق بکش بعد هرکار خواستی بکن

منکه ی بچه دارم ۱۱ ماهشه تا ی کاری میکنه سرش داد میزنم بعد عذاب وجدان میگیرم و گاهی گ میخوابه نگاش میکنم گریم میگیره

نگهداری دوتا بچه اصلا کار راحتی نیس
فقط میتونم بگم تو بهترین مادری با تمام سختی هاش

عزیزم کاملا حق داری.تو یه انسانی که بدنت تا یه حدی کشش و توان داره.کاملا طبیعیه که خسته بشی. عصبانی باشی یوقتایی حتی جا بزنی ودلت بخواد همه چی و ول کنی و بری.
ولی موقع عصبانیتت یکم دست نگهدار. پیش خودت بگو ایتا که به خواست خودشون نیومدن. توان انجام کاریم ندارنو محتاج توان. و تمام این خستگیا یه زمان کوتاهی داره و تمام میشه.یه روزی میرسه که هردوشون رفتن سرخونه و زندگیشون و شما تنهایین.دیگه به اندازه ی کافی وقت برای استراحت داری. خونه مرتبه. غذا حاضره و......
بچها چند صباحی مهمون ما هستن.
اگه توان مالیشو دارین یک‌روز درمیان بزرگتو بزار مهد که یکم تایم بیشتری برای استراحت داشته باشی.

وای وای منم😭😭😭😭ی نفر نیس ده دیقه مسیحا رو بگیرم فشار عصبی رومه یدفعه میریزم بیرون این بچه میترسه🥺خدا نگذره ازم

میفهمم من با یه بچه خیلی وقتا کم میارم منم دست تنهام خیلی وقتا از شدت عصبانیت داد میزنم بعدش عین سگ پشیمون میشم گریه میکنم باید صبور باشیم تا سه سال اینا کلی خرابکاری دارن خدا بهمون ارامش و صبر بده

اگه از نظرمالی مشکلی نداری یه پرستار بگیر یا کسی که بیاد کارای خونه رو انجام بده اینجوری که همه چیز رو دوش خودت باشه حق داری که خسته بشی،میدونم هیچ مادری دلش نمیخاد دست رو بچش بلند کنه

عزیزم چون خسته ای و کمک نداری باید استراحتتو بیشتر کنی و کمک بگیری

عزیزم بنظر من طبیعیه گاهی آوم عصبی بشه
شما یه نفری با دوتا بچه کوچیک شیربه شیر
از لحاظ بدنی که بارداری و شیردهی کلی انرژی ازت گرفته این سه سال
از لحاظ روحی هم عملا استراحت نداشتی
سعی کن بیشتر خونه مادرت بری که کمکت کنن یا اونا بیان خونه شما
اگه دلت طاقت میاره بزارش مهد دوسه روز در هفته
اونجا انرژیش تخلیه میشه

خودتو ناراحت نکن پیش میاد
سعی کن موقع عصبانیت نفس عمیق بکشی و تا ۱۰ بشماری

حق داری خسته ایی😭

بشین همه چی خونه ول کن بزارشون تو بغلت بچه اروم میگیره بزار همه کارها کنار بعدا بهشون میرسی وبشین برا بچت باهاش بازی کن اول خودتو اروم کن بچت اروم میشه ونزار به این مرحله برسی

اعصابت و روحت خستس بهتره به یکی بگی کمکت کنه دست تنها نمیکشی

سرزنش نکن خودتو بالاخره ما هم آدمیم خسته میشیم مخصوصا که میگی کمکی هم نداری.
شوهرتم نمیتونه یکم نگهش داره استراحت کنی؟

ببخشید بچه یازده ماهه رو میگی لجباز؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟