۳ پاسخ

عشقممم درخواست بده اون اکانتم پرید 🤒

عشقممم درخواست بده اون اکانتم پرید 🤒

ای جانم قدمش خیر مامانی 🥹🥹🥹

سوال های مرتبط

مامان 🐣𝐛𝓐𝐑∂ί𝓪🐣 مامان 🐣𝐛𝓐𝐑∂ί𝓪🐣 روزهای ابتدایی تولد
مامان حنا | هیرا 👣 مامان حنا | هیرا 👣 روزهای ابتدایی تولد
ادامه
وای از اینجا شروع شد😓
من همچنان دردم خیلی کمتر بود یعنی کمر درد پریودی داشتم ولی در برابر اون بعدی ها این اصلا درد نبود
هیچی خلاصه خاله ام تو راه بود قرار ب این بود بیاد چون روزای آخرم هست پیشم بشینه شوهرم بهشون گفته بود ما رفتیم بیمارستان بیاین اونجا کلید تحویل بگیرید
من رفتم داخل گفتم ۳۹ پنج روز هستم کمردرد خیلی ‌دارم فشار اینا گرفت همچی اوکی بود گفت برو معاینه
معاینه‌ ام کرد گفت دو سانتی،ولی مطمعنم دروغ می‌گفت 😓😓
چون ب بیمارستان که رسیدم یکم بیشتر شد
هیچی خلاضه بمن گفت آن اس آتی انجام بده گفتم بعدش میتونم برم گفت آره
اونم انجام دادم من که نیمدونم شاید داخلش انقباض دیده بود
چون گفت خوبه ولی یه دوساعت بچرخ بعد دوباره بیا معاینه ات کنم
من گفتم میتونم برم گفت بری مسولیتش با خودته میری هم برو
ب شوهرم گفتم پس تو برو اونا هم کلیدا گرفته بودن خونه بودن گفتم برو من هنوز ۲ ساعت باید بمونم فکر کنم حدودا ساعت ۷ عصر بود
اون رفت من نشستم داخل گفتم ب نشستن چیزی درست نمیشه
رفتم حدودا چند دور از روی پله ها بالا پایین داخل بیمارستان
گفتم شاید اثر بزاره
دیگه دیدم دردم هی داره بیشتر میشه گفتم بشینم خاله دیدم پیام داد من در زایشگاه هستم رفتم گفتم بیا تو...