وجدانن من اصلا ب چشم زخم اعتقاد این مدلی نداشتم
بعدازظهر خونه فامیلا بودم به دخترم شیر دادم از اون یکی سینم خییییلی شیر رفت تا مانتو و شالمم شیر شد حتی
بعد یکی از زنا گفت عههه شیرت اونجوری کرد ینی پس خیلی زیاده
منم گفتم نه اتفاقا کمه دلستر میخورم‌اینجور میشه(واقعا هم همینه بخدا)
حالا از اون موقع اومدم خونه بخدا انقدددد همون سینم درد میکنه
مثل روزای اول شیردهی واقعا دردش کلافم کرده
چیکار کنم؟

اسپند دود کن،صدقه بده

هر روز آیه‌الکرسی و با چهار قل بخون برای خودت و بچه هات

از اون سینت بهش نده شیرت بدوش تا دردش بخوابه

ایت الکرسی و ناس و فلق بخون

سری تو دلت ماشالله میگفتی

دقیقااا اعتقاد دارم دیشب رفتیم مهمونی بعدش گفتن پسرت آرومه یعنی بعدش این بچه شروع کرده گریه کردن اصلا ساکت هم نمیشد

عزیزم واقعا چشم زخم‌راسته من از گفتن چقدر شیر داری واقعا شیرم خشک شد🥺🥺🥺

امان از چشم بد
مادر شوهرم مریضه الزایمر داره هر روز میاد بچمو میبینه فقط میگه خداروشکر بچه خوب شده اخه چشمت کور بشه الهی یه ماشالله بگو خب
دو روزه میام بچم بعد رفتنش همش بالا میاره

اول اسپند دود بکن بعدش اسمشو تو یه کاغذ بنویس بنداز ک بسوزه...
یه تخم مرغ بردار اسم همون شخصو بنویس بزار روی زغال ک بترکه

اسفنددودکن