سلام مامانا خوبین درد و دل داشتم:(

من بچه اولم یه سال و دوماهشه و بچه دومم یه ماه و ۶ روز
سر بچه اولم خیلی شور و اشتیاق داشتم و یه عالمه رسیدگی و اینا و ولی الان سر دومی اصلا حوصله بچه داری ندارم به شدت خستم از بچه داری پوشک عوض کردن و آروغ گرفتن و شیر دادن و ...همش میگم سال پیشم تو این وضعیت بودم باز امسال هم همون اش و همون کاسه برنامم واسه امسال اصلا این نبود الان اکه بچه دوم نداشتم با بچه اولم میرفتیم پارک تا انقد تو خونه نمونه و خسته شه و غر بزنه
ازون ور متاسفانه دومی رو تا میزارم زمین جیغ میکشه به هیچ کدوم از کارام نمیرسم اصلا انگیزه ای هم ندارم
خیلی دوسشون دارما جفتشون خیلی دوست دارم ولی فقط به یکی میتونم برسم مثلا اولی خواب باشه انقد با دومی بازی میکنمو اینا ولی دوتاشون باهم ک میشن خیلی فشار میاد از طرفی اولی تا میبینه دومی رو بغل کردم بغص میکنه منم دلم براش کباب میشه
پ ن : دومی رو خدا خواست بده

حق داری

آخی عزیزم.چهقد دوران سختی رو میگذرونی 🥺
ولی عوضش یکی دو سال دیگه همبازی هم میشن.و سختی هات با هم تموم میشه.
برعکس من.تفاوت سنی دختربزرگم با پسرم ۱۰ ساله.تو اوج راحتی گذاشتم یکی دیگه گیرم بیاد.و همش این روزا به خودم میگم چه‌کاری کردم دوباره خودم گیر انداختم. نه بیرونی میتونم برم.نه رفت وامد. نه خواب درستی.چاق شدم.زشت شدم.ایشاالا خدا بهت توان بده عزیزم.واقعا دوتا بچه کوچیک با هم خیلی سخته
ولی دوتاش باهم بزرگ میشن