خانما چقد روزای سختیه
حس پوچ بودن دارم
بچه ی اولم آواره
دومی رو هم بچه ی اول نمی‌ذاره بهش برسم
دختر بزرگم وحشی و پرخاشگر شده میاد همه رو میزنه چنگ میندازه داد و جیغ میزنه
چند روزه هرچقدر دندون روی جگر میذارم اصلا بهتر نمیشه شرایط
دخترم میاد بچه رو فشار میده خودشو میندازه روش میگم الان بلایی سرکوچیکه میاره
خیلی سخته دارم میمیرم دیگه

سلام عزیزم خوبی قدم نورسیده مبارک
دخترت چندسالشه
حس میکنه هوو اومده سرش
بهش محبت کن بغلش کن هواشوداشته باش، داره حسودی میکنه
وقتی میخوای کارای نوزادتوبکنی ازدخترت کمک بخواه مثلا بگو پوشکشوبیارعوض کنیم الان بازگریه میکنه، بیابخوابونیمش
یه کادو هم بخرین بگین ازطرف نوزادهست(بگین ازطرف داداشی یاابجی)

بهش کار بده بچه ها کار کردنتو دوس دارن حس بزرگ شدن بهشون دست میده مثلاً ازش بخواه مایبیبی رو واست بیاره یا بگو میشه مراقب نی نی باشی من برم سرویس من میدونم دخترم دیگ بزرگ شده می‌تونه از اجی یا داداشیش مراقبت کنه، حس مالکیت بهش بده،بهش علاقه نشون بده،بچرو بغلش بده توام مراقب باش نزار حسادت کنه بهش بفهمون چقدر دوسش دارین

الهی بگردم حتما برو مشاوره

ولی عزیزم تا۴۰خیلی سخته بعدش هم عادت میکنی هم اوضاع بهترمیشه

بچه اولت چند سالشه

عزیزم درس میشه .من ،4تا بچه دارم .خیلی اذیتم وفشار رومه اینجاهم کسی رو ندارم .از صبح تاشب باهاشون سروکله میزنم بحث ودعوا .ولی میگم میگذره وبزرگ میشن .بچه کوچیکترم لج می‌کنه سرویس هم‌نمیره شبا جاشو خیس می‌کنه ....خیلی سخته ولی میگذره

سخت ک هست ولی اولشه کم کم عادت میکنه ولی خب باید دخترتو مشغول کنی بچه کوچیکتم شیر بدی بزاری کنار به اون توجه کنی

من بااینکه بچه اولم ۸سالشه ودرکش بالاست دهرم دیوونه میشم خیییلی سخته خییلی دیگه خسته شدم واقعا

میگذره خواهر صبور باش