۱۴ پاسخ

ما هنوز کنارمون میخوابه
قصد هم ندارم جاشو جدا کنم
هروقت خودش عقلش رسید می‌ره جدا میخوابه
الان نیاز داره کنار من باشه چند وقت دیگه هم دومی دنیا بیاد اون حساس تر میشه و من وقت کمتری دارم کنارش باشم
ترجیح میدم الان کنار هم آرامش داشته باشیم
چند بار گفتم مامانجون میخوای تختت رو بیارم درست کنم روش بخوابی
گفت من تو بغل تو خوابم میبره دیدم خودش نمی‌خواد دیگه اصراری هم نکردم
از طرفی هم خودم بدون اون خوابم نمیبره

چقد سخت میگیری هم خودتو اذیت میکنی هم اون بچه رو بزار کنارتون بخوابه حتما میترسه تنهاست که بیدار میشه اینجوری ترس می مونه بهش حتی بزرگتر بشه اذیته برا تنها خوابیدن

بنظرم دارید تند برخورد میکنید باهاش
خب بچست اینکه بترسه هم عجیب نیس
والا من الانم گاهی ممکنه بترسم از تنها بودن😅🤦‍♀️بنظرم درکش کنید فعلا بزرگ تر شه بهتر میشه

میدونم سخته ولی مدتی باش مدارا کن تا حس امنیت بهش برگرده وگرنه این ترس در آینده روش تاثیر میزاره.

خودمم یه تایمی چنین چالشی داشتم که شب تا صبح فقط در حال رفت و آمد به اتاق پسرمو خودمون بودم.

بگو اتاق خواب حریم شخصی میشه مامان باباها بعضی از حریمها مثل اتاق خواب رو با هم به اشتراک میزارن و اتاق برای هر دوتامون میشه و اتاق بچه ها هم فقط برای خودشونه.

اگه اتاقش پنجره داره شبها حتما پرده اش بکش که تاریکی بیرون رو نبینه،دستاش رو بگیر و بهش بگو کنارت هستم تا خوابت عمیق بشه و نصف شب اگه بازم کاری داشتی صدام بزنی زود میام پیشت‌ و حتما بدون هیچ غر زدنی برو کنارش تا دوباره بخوابه‌

عزیزم شاید نمیترسه فقط کنجکاوی میکنه که شما دوتا چرا باهن میخوابین

عزیزم اصرار نکن ،اجبار نکن بزار امادگی شو بدست بیاره
چطور دلت میاد بچه گریه کنه
اون طفلک از ترس گریه میکنه
بچه چه میفهمه ک روبرو هستی یا چراغ خواب روشنه تو اتاق خدایی نکرده چیزی به چشمش کنه و سکته کنه چی

سلام عزیزم چون استرس جدایی از،شما رو داره بیدار میشه چک میکنه

یمدت پیشش بمون شب
بذار دلش اروم بگیره که تو تا صبح پیششی
بعد دوباره برگرد سرجات

دختر من وقتی شبا میخوابه میرم تو جام نصف شب پا میشه میاد اتاقمون گریه میکنه چرا رفتی

دختر من کلاس اوله تازه یک هفتس جدا میخوابه تو اتاق خودش خواست دیگه جدا شه اذیت هم نمیکنه زیاد بهش سخت نگیر تا خودش آمادگی داشته باشه

من که هنوز اتاق خوابش جدا نکردم دو بار خودش گفت میخوام جدا بخوابم خوابید نصف شب اومد پیشمون گفت دلم تنگ میشه براتون بزارین تا شش سالگیم پیشتون بمونم بعد میرم اتاق خودم منم گفتم چشم و اصرار نمیکنم که حتما جدا شه اخرش که میرن تو اتاق خودشون بچه شما هم شاید واقعا میترشه

میخوای ی مدت برو تو اتاقش پایین تختش بخواب ببین اوضاع چطوره بعد یواش یواش دوباره تنهاش بزار

عزیزم من تو ی پیجی دیدم میگفت کی گفته باید جا خابشو جداکنین چرا همش ب حرف روانشناسا گوش میدین ‌ بزارین تا هروقت دوس داره بخابه پیشتون چرا بچتونو بزور جدامیکنین
منم جدا نکردم ولی ماهور اکثرا جدا میخابه گاهی ام میاد پیشمون ‌ .

راستش حس میکنم واقعا میترسه
من باشم پیشش میمونم یه مدت

سوال های مرتبط