لیوانشم لیوان مخصوص خودش بود . هم مدل نی دارش هم معمولیش .
عزیزم باید از جلوی چشمش جمع کنی شیشه رو . من اول با قطع شیر شروع کردم . دیگه شیر با شیشه ندادم .باز یه ماهی با شیشه ش آب و آبمیوه میخورد . بعد از اونم دیگه تمام شیشه هاشو جمع کردم. در طول روز که اشاره میکر میگفتم دیگه شیشه نداری . شبا بیدار میشد با لیوان بهش آب میدادم .چند شب اینکارو کردم دیگه شبم بیدار نشد
.دختر منم خیلی وابسته بود گفتم کثیف شده ببر بنداز آشغال خودش برد انداخت بعد دو سه بار خواست گفتم دیگه کثیف شد انداختیم آشغال دیگه نخواست شبام دوروز اول یکی دو بار خواست دیگه یواش یواش هی وقتی میگفت یادش میافتاد که انداخته آشغال دیگه ادامه نمیداد با خوراکی اینا سرشو گرم میکردم خدا رو شکر گرفته شد راحت شدم خیلی اذیت میشدم شب و روز نداشتم
سرشو بزن
من هردوتا بچه هام یهو ول کردن بدشون اومده بود یه چیزی بریز که تلخ بشه شاید یادش بره
سرشوقیچی بزن یاباچندتابادکنک بفرست برع تواسمون
دختره من هیچ جوره ول کن شیشه نبود بعد شبا هی بیدار میشد میگفت برام شیر بریز بیار اصلا خواب نداشتم دیگه چند روز پیش یه تیکه زغال انداختم توشیشه گفتم ببین سوسکه افتاده تو شیشه شیرت بدش اومد گفت کثیف شده دیگه نمیخوامش به همین راحتی بیخیال شد
من یکم تلخش کردم تا دیگه نخورد. هیچ راه دیگه ای روش جواب نداد
تو لیوان بریز با نی بخوره
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.