۹ پاسخ

منم تو شهر غریب زندگی میکنم و تنهایی هیچ جا نمیرفتم چون بلد نبودم جایی رو..اوایل ک خیلی کوچیکتر بود کسی باهاش حرف میزد جواب نمیدادمنم اصلا جاش جواب نمیدادم میگفتم از تو سوال پرسیده خودت باید جواب بدی ..میبردمش خانه بازی مببردم پارک و جاهای شلوغ با تاکسی اگ رفت و امد داشتم کرایه رو میدادم دخترم میگفتم تو بده جاهایی ک خرید داشتم کارتو میدادم ب دخترم که اون حساب کنه..الان ماشالله روابط اجتماعیش با بقیه بچه ها خیلی عالیه هرجا میبرمش زود گرم میگیرع و شروع کننده هر صحبتی دخترمه..شمام بچه رو ببر جاهای شلوغ کم کم خجالتش کم میشع و با بقیه ارتباط میگیره

خواهر تنها نیستی دختر من با مادر شوهر و خواهر شوهرمم همینه چ برسه با غریبه ها من اینقد بابت این احلاقش از خانواده شوهرم حرف شنیدم که مریض شدم بقران هفته پیش مادر شوهرم اینقد بام دعوا که تقصیر خودته بچه رو اینجوری بار اوردی

ببرش مهد و خانه بازی . جاهایی که با بقیه ارتباط بگیره و بچه های دیگه رو ببینه. پسر من از دخترت هم بدتر بود چون اول کرونا به دنیا اومد تا دوسالگی هیچ جا نرفته بود خیلی بردمش خانه بازی از مهر پارسال هم فرستادمش پیش . یک ماه اول ازم جدا نمیشد مجبورم می‌کرد بمونم الان جوری شده که روزای تعطیل بهونه مهد رو میگیره

واای وای باز پسره من هرکسی رو میبینه خودشو میچسبونه. حتی غریبه ها.به غریبه ها میگه عمو بیا بغلم...
من نمیدونم چجوری این اخلاقشو ترک بدم...

دختر منم همینجوره

دختر منم همین بود راهش اینه جاهایی ببریش که بچهای زیادی اونجا باشن مدام باهاشون حرف بزنه تاخجالتش بریزه

دختر منم اینجور بود بعد پیش دبستانی و اول بهتر شده کلاس دوم خیییلی بهتر و پروتر شد😅تنها میفرستمش مغازه چیز بخره و حساب کنه قبلا خجالت میکشید

تایم کمی با پدرش میگذرونه؟

بجاش اصن جواب نده،اصلا بهش اصرارنکن
هرچی بهش اصرارت بیشترباشه اون ساکتترمیشه

سوال های مرتبط

مامان گل پسری مامان گل پسری ۳ سالگی
کمی از اخلاقیات پسرم میخام بگم لطفا شماهم بگین که ببینم راه حلش چیه

پسر من خیلی لجبازه خیلی پر انرژیه همش خرابکاری می‌کنه کل خونرو مدام گند میزنه اصلا اهل بازی کردن نیس فقط خرابکاری و بهم ریختن اصلا هم اینکه کمکم کنه و خودش جمع کنه نیست همش دست میزنه به سینه هام باهاشون بازی می‌کنه دنبالم راه میوفته عین جوجه گاهی وقتا حین ظرف شستن و غذا پختن صندلی می‌زاره ک فقط بیاد دست بزنه یه سینه های من همش لباسمو بالا میده حالا اینا به کنار بیش از اندازه وابسته پدرشه اصلا همه دنیا یه طرف باباش طرف دیگه. همش دنبالشه هم بیرون هم تو خونه از وقتی ک شوهرم میاد اصلا بهش اجازه استراحت نمیذه نه استراحت نه خاب نه غذا خوردن نه حتی دو دقیقه بیاد کنار من بشینه برای همون منو شوهرم خیلی از هم دور شدیم حتی مهموونی هم ک میریم بازم میاد گیر میده به منو باباش مخصوصا باباش ک بیا با من بازی کن یه ادا اصول ها در میاره انقد نق نق و عصبیه که مجبوریم ب حرفش گوش بدیم فوری قهر می‌کنه عصبی میشه