وقتی که باردار بودم و تاپیک های نگرانی بقیه مامان ها رو میخوندم،
مثلا راجع به ختنه.... راجع به واکسن و...
ته دلم می خندیدم!

که اینا چه مدل دلواپسیِ؟! 🥺

با خودم میگفتم👇🏻
سالهاست مقوله واکسن و ختنه بوده...
پس نگران شدن بیخودیه!

تا اینکه خودم به لمس اون شرایط رسیدم...

موقع ختنه ی پسرم،
پدرش که برام مثه کوه استوار بود همیشه،
یهو رنگش شد گچ و فشارش افتاد!

من که بماند..... واقعا قلبم درد میگرفت با هر گریه ی پسرم!

حالا هم که در آستانه ی واکسن دو ماهگی پسرم هستیم و بشدت دلواپسم...
یادم اومد از اون موقع ها و نگرانی مامان ها...

ما تا یه شرایطی و خودمون لمس نکنیم،
نمی فهمیم! 🤧

چشیدنِ غمِ افراد،
گاهی فقط با قرار گرفتن مون توی همون موقعیت اتفاق میفته...

ولی ای کاش هممون یاد بگیریم
غم افراد و ناچیز نشماریم...
یاد بگیریم غمخوار و سنگ صبور دل های بنده های خدا باشیم...
همون هایی که عزیز کرده ی خدا هستن
و روح خدا تو وجودشون هست🌹

تصویر
۱۳ پاسخ

تو خودت قشنگترین سنگ صبوری🥹💗

الهی ختم بخیر بشه نگران نباش…
سوره والعصر زیاد بخون جان دلم

دقیقا همینطوره 🥺❤️‍🩹

اره واقعا موافقم باهات👌الکی که نیست تو قرآن اینهمه راجب احترام به پدر و مادر سفارش شده،تازه میفهمیم چقدر پدر و مادرمون برامون زحمت کشیدن

من تو این جور مسائل خیلی حساسم مثلا دیروز تیام وقته دکترش بود بردمش دکتر گف کمکی شروع کن ازشم پرسیدم چرا گف همه چیش خوبه ولی باید شروع کنی دیگه من مسیر برگشت از مطب تا خونه فقط اشک ریختم اونم فقط بخاطر اینکه خودم فک میکنم وزنش کم بود مادرا همیشه نگرانن

از بهداشت زنگ نزدن بهم فردا که وارد2ماه میشه خودم برم یا منتظر بمونم زنگ بزنن وای نه اصلا چجوری تحمل کنم🥲🥲

وای منم پسرمو فردا می‌خوام ببرم برا واکسن .ختنه اش هم نکردیم هنوز .حال روحی و جسمیم اصلا خوب نیست از یه طرفم استرس و نگرانی اینارو دارم

و منی که هنوز ختنه اش نکردم..چقدر دلواپس و نگرانم دلم نمیخواد حتی یه ذره درد بکشه باباشم که میگه اصلا ختنه نکنیم..الان یک هفته اس هی یاد واکسن زدنش میوفتم بغض میکنم نگران میشم😭🫠🥲چطور تحمل کنم گریه هاشو کاش دردش مال خودم بود

دقیقا همینه عزیزم منم دیروز واکسن زدن راز اصلااا نتونستم ببینم🥲🥹
عزیزم مبارکش باشه ایشالا ک اذییت نشه راحت بکذره براش 💙

بچه مگه بعد ختنه گریه می‌کنه ؟؟
منظورت همون لحظه اس یا بعد از ختنه و موقع پوشک کردن ؟

وایی عزیزم
منم همینم الان
فردا پسرمو به امید خدا میبرم پیش همون دکتری که شما گفتید برای ختنه
فقط قبلش باید وقت بگیرم یا همینطوری بریم؟؟؟

موافقم با تک تک جملااااتت ❣️
این دنیای مادرانه خیلی عجیبه 🥺🥺
قلبت برای تک تک این مراحل ،
میخاد از سینه بزنه بیرون 🥺❤️

دقیقا عزیزم
منم قبل از اینکه مادر بشم ، پیش خودم میگفتم اینا دیگه چه لوس بازیه ولی الان تازه میفهمم مادر بودن یعنی چی ... واقعا بعد از دنیا اومدن بچم تازه انگار معنی زندگی رو فهمیدم ، اینکه چقدر پدر و مادرم برام زحمت کشیدن انگار تازه متوجه شدم و به خودم اومدم ... نگرانی های مادر و پدر برای فرزندشون سراسر محبت و عشقه ❤

وای راست میگی بچه گریه میکنه جیگر ادم منده میشه با اینکه میدونی کاری ک میکنی لازمه و روتینه برا همه. منم دیروز گوش دخترم سوراخ کردم بجه انقدر گریه کرد منو باباش بغز کرده بودیم تا اخر شبم عذاب وجدان داشتیم

سوال های مرتبط

مامان آینده❤️ مامان آینده❤️ ۳ ماهگی
قبل از اینکه موضوعی که میخوامو مطرح کنم، چیزی یادم افتاد گفتم با شما هم در میون بزارم:
برای مایی که تو شهر غریب و دور از خانواده داریم بچه هامونو بزرگ‌ می‌کنیم و کسی نیست که ازش سوالامونو بپرسیم و درسته میشه تلفن زد به خانواده پرسید ولی اون لحظه احتیاج داری کنارت باشن ازشون راه حل بخوای،ازشون بخوای راهنماییت کنن🥲

تنها جایی که میتونم پناه ببرم با اون حجم علامت سوال با اون حجم دلواپسی که یه مادر میتونه داشته باشه همین گهواره ست
ممنونم از تمام کسایی که وقتی سوالی داشتم با حوصله و بی منت جوابمو دادن
ممنون از برنامه گهواره که باعث و بانی شد که من به شخصه به جواب خیلی از سوالاتم برسم
وقتی پر از استرس و نگرانی بودم آدمای مهربونی که جوابمو میدادن و خدا میدونه من چقدر براشون دعا کردم

الان بازم مثل همیشه موضوعی که برای بچم مطرحه بحث ختنه ست، ممنون میشم از مامانای مهربون که راهنماییم کنن برای قبل و حین و بعد از این کار باید چه کارایی انجام بدم، با چه روشی کوچولوشو ختنه کردن،از مراقبتا برام بگین.
اینجا مامانایی هستن که مثل من روی این موضوع مشترک هستن
ممنونم از همگی🙏
مامان خادم الحسین مامان خادم الحسین ۲ ماهگی
هووففف این چالشم با تمام سختی هاش با موفقیت انجام شد...
از وقتی نینی به دنیا آمده یه چالش تموم میشه بالافاصله چالش جدیدی شکل میگیره 😐😑
وقتی به دنیا آمد زردی داشت که باعث شد ازش آزمایش بگیرن و بچمو کلیییی ازش خون گرفتن و قش و ضعف رفت😭
خب باید بهتون بگم که تازه بیدار و خوابی هاش شروع شده بود و خواب درست و درمونی نداشتم...🥲
زردی پسرم هنوزم هسن ولی خیلییییییی کم شد شکر خدا... تا جایی که صورتش دیگه زرد نیس و سفید شده
بعد اون سرما خورد😑 درگیر تبش بودم و هربار که میخواستم عوضش کنم با این امید که مدفوعش زردشده میومدم پای پیپی های پسری😵‍💫
تب خوب شد واکسن دوماهگی امد🥲 اونم زدیم و باز یکم تب کرد و مدام حواسم بهش بود مبادا حالش بدشه
مبادا دستم بخوره به پاش 🤕 امروز بچم داشت خوشحال می‌خندید که ختنه اش کردیم🤧😭 ساعت ۴:۳۰ختنه شد درمانگاه حجتی فقط برا آمپول بی‌حسی گریه کرد بقیشو نفهمید... کلا ۱۰ دقیقه شاید طول کشید و سریع تموم شد شکر خدا
ولی همین که تو ماشین نشستیم بی‌حسی ها رفت و دردش شروع شد تا ۷:۳۰گریه کرد و تازه آروم شده جان دلم❤️🥲

چالش بعدی واکسن ۴ ماهگی و دندوناشه خدا بخیر بگذرونه🥲