۷ پاسخ

اقتضاسنشون دخترمنم ازرومبل می‌ره بالا می‌ره روپکیج امروزاومدم دیدم ازرومیزیی که گذاشتم گوشه اتاق رفته بالاپاگذاشت رفته روپکیج نشسته پشت پنجره هی صداش کردم دیدم جواب نمی‌ده خدارحم کردزودرفتم سراغش واگرنه یه ذره دیرتررفته بودم خدامیدونه چی میشد

پسر منم تازگی میمون شده از همه چی میره بالا

پسراکلا شیطونن عزیزم میبردیش پارک یکم بازی میکرد راه میرفت خسته میشد خوب تو خونه حوصلشون سرمیره چکنن ما صبح رفتیم پارک الانم نهار خورده داره رو مبل و کابینت بازی میکنه ولی چشاش خسته ست

پسر فقط میز تی وی بالا میشه میپره پایین . حرفم گوش نمیده منم نگاه میکنم . چی بگم دگه بچه اس

دختر من از لوله گاز میره بالا همش میره میشینه رو کابینت بالا کابینت هارو بررسی میکنه .. ریخت پاشی که حد نداره
همش در حال کتک زدن منه
از رو کابینت میره بالای بوفه. باز میخوای بگم

بخدا پسرم هر روز منو ب گریه میندازه

هرکدوم یجوری اذیت میکنن دیگه...

سوال های مرتبط

مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
مامان نارگیل🥥🥥🥥 مامان نارگیل🥥🥥🥥 ۳ سالگی
خواهش میکنم اگه کسی شرایطش مثل منه بیادبگه راهکاربدین جون خودتون من که دیگه نمیکشم حس میکنم بدترین وشلوقترین بچه ی دنیارودارم کلی بچه دیدم هییییچ بچه ای به اندازه بچه من پردردسرنیست دیگه مغزم نمیکشه، حاضرم ازدست این یچه خودکشی کنم منوبه این نقطه ازبدبختی کشونده هرروزمیگم کاش هیچوقت بچه دارنیمشدم کاش ازاول نازابودم ولی این بچه رودنیانمی آوردم فشارعصبی به همه جام زده توحال خودم نیستم نمی‌فهمم چی میگم چیکارمیکنم ازدست این بچه اکثرروزااگه هواخوب باشه میبرمش طبیعت شهربازی بخاطرویروس اینانمیبرم نمی‌فهمم مشکل چیه بچه اینجوریه هرشب ساعت ۲میخوابه امروزازساعت۷بیداره یک ریزفقطططط بهانه وگریه نه جاییش دردمیکنه نه گرسنه هست هیچیی هیچی گاه به گاه اینجوری میشه توخواب دادمیزنه جیق میکشه گریه میکنه این بچه ازاول پرزحمت بودبچه های بقیه دنیامی اومدن همش خواب بودن این ازاول ازاول قشنگ یادمه هر۲۰دیقه بیداربودگریه میکرد هرسال بدترازسال قبل میشه به جایی رسیدم میگم بمیرم گفتن این حرفاتوتاپیک وخوندنش آسونه فقط کسایی درک میکنن که بچشون اینجوری باشه خداشاهده میخوام ازدستش فرارکنم نیازدارم نباشم دیگه نمیکشم خوبه معنای واقعی خیلی عذابم میده وااقعازندگیم زهرشده بااین بچه نمک به زخمم نپاشیدمیترسم سرتون بیادچون من همیشه ازبچه شلوغ که مدام گریه میکردم بیزاربودم سرم اومد