۹ پاسخ

صدف تو در طول روز چقدر با بچت بازی میکنی و وقت میگذرونی؟؟
بعد اون جقدر پای تلوزیون میشینه
هر روز بیرون میبریش؟؟؟

من اگر در توانم باشه میخرم
چه کتابایی براش خریدی
عزیزم
میشه عکسش رو بفرستی
اگر زحمتی نیست برات

منم لوازم التحریر فروشیها میرم پسرم و میبرم وسیله میگیره خودش.در حد توانمون

ببین عزیزم شما 10هزار تومنی هم بخری100میلیونی هم بخری فقط بدون ک بچه باااید جرات و اجازه ی اینو داشته باشه ک همه جای اسباب بازیشو بریزه بیرون باز کنه ببنده پس موقع خریدن کوچیکترین یا بزرگترین چیز اول ب خودت بگو ک اگ همین الان جلو مغازه بزنه بشکنه میتونم قبول کنم یا ن...چون اگ نذاری بچه حس خودشو تخلیه کنه انگار براش دکوری خریدی ک نباید دست بزنه نباید خراب کنه اونوقت براش میشه عقده...خیلی از بچه ها بهترین چیزا رو دارن اما عقده این خیلیام ی ماشین کوچولو یا ی عروسک بافتنی دارن با همون کلی بازی میکنن.اسباب بازی هرچی کمتر باشه بچه خلاق تر میشه خودش یچیزایی رو جای اسباب بازی می‌ذاره و باهاش بازی می‌کنه داستان میسازه...ولی هر چی بیشتر داشته باشه دلزده میشه...اتفاقا بذار چشمش دنبالش باشه ک بدونه همه چیزو نمیشه خرید و وسع مالی همه یکی نیس بچه از دوسال ب بعد باید اینارو یاد بگیره ک آینده خودش برا هرچیزی تلاش کنه...شرمنده سرتو درد آوردم😁😁

من دخترم نزدیک ۵ سالشه ی جوریه ک بازار بریم بین کلی اسباب بازیم ک باشه چیزی نمیگه ینی توقع الکی ندارع
یا اگ خیلی دوس داشته چیزیو میگ مامان اینو نگاه چ قشنگه اصلا نمیگه بخر یا مث بچه ها دیگ زار بزنه
من خودم میفهمم ک اینو دوس داره حالا اگ داشتم میخرم اگ ن میگم بعدا میایم می‌خریم
ولی تو خونه ک چیزی ببینه تو گوشی میگ مامان از اینا برام میخری ؟ منم هیچوقت نمیگم نداریم میگم مثلا تولدت میخرم برات یا باش ب بابا بگم بعدا واست میخریم

۱۲۰میلیون؟!

عزیزم هرکی درحد توان خرید میکنه طرف ماشین ملیاردی میده پسرش من نباید این توقعو کنم از بابام مثلا یا چن وقت پیش رفتم برادخترم عروسک خریدم۴۰۰همژمان یا خانوم براپسرش هواپیما کنترلی خرید۴تمن از الان باید عادتشون بدیم توقع کم کنن مخصوصا پسر اونروز برادرشوهرم ب باباش دعوا مبکرد ک توارث نزاشتی براما میدونی ابن خیلی بده و مشکل ساز میشه انگار طلبمارن درسته الان بچع هستن ولی بزرک شن خیلی بدمیشه

البته بعضی چیزارو تو بیرون میکم نه یعنی نه ...اینجا جلوی پسر دیکه ناراحت شدم

شماهم اینجوری هستین؟؟؟پسرم۲سال و ۹ماهشه

سوال های مرتبط

مامان قند روزهای تلخم مامان قند روزهای تلخم هفته سی‌ویکم بارداری
سلام مامانا میخام درد و دل کنم باهاتون لطفا بعضی ها نیایین جبهه نگیرین همدیگرو درک کنیم میخام باشماها حرف بزنم هم آروم شم هم اینکه نظر تون بپرسم من ازدواج اول چند ساله جدا شدم بعد یه پسر دارم که شوهر سابقم اونو برد و بهم نداد خیلی دوندگی کردم برد و نیاورد خیلی اذیت شدم هنوز که هنوزه نتونستم کنار بیام بعد چهار سال که ندیدمش غمگین ترین افسرده ترین آدم هستم دوباره ازدواج کردم شوهرم الان از ازدواج قبلیش دوتا دختر داره خیلی عشق پسر داشت منم بعد یکسالونیک رفتم زیر نظر دکتر برا ای و ای تعیین جنسیت بار اول مثبت شدم با اینکه فکر نمی‌کردم بشه چون دوازده سال از بارداری اولم گذشته بود ولی خداروشکر مثبت شدم خیلی نذر کردم دعا کردم خدا بهم پسر بده هم شوهرم عاشق پسره هم من از خدا خاستم بهم پسر بده که جای اون پسرم رو پر کنه غم نخورم دگ اشک نریزم دگ دلم داره میترکهه از دوریش گفتم بشه همه کسم پسرم همدمم رفتم آنتی گفت احتمال دختر گفتم تا انومالی شاید خدا نظر کرد اشتباه شد ولی انومالی هم گفت دختر من دختر ندارم ولی شوهرم دختر داشت خیلی اشک ریخت و غصه خورد همش میگه من از خدا خالصانه خاستم با دل شکسته بهم نداد آخه من دوتا دختر شوهرم هستن با این میشه سومی گفتم پسر بشه خدارو شکر میکنم دیگه نمیارم الان بعد از یه مدت که گذشت شوهرم میگه یکی دوسال دیگه برو ای وی اف برا پسر فکرشو‌میکنم خیلی راه سختیه و با بچه کوچیکه آیا شدنی هست آیا برم هزینه کنم همونی که میخام میشه خیلی حالم یه جوریه نمی‌دونم چکار کنم با اینکه دختر هم دوست داره بازم میگه خداروشکر سالمه ولی نمی‌دونم چرا اینقدر عاشق پسره اصلا هم برای نسل و پشت و اینا نیست دوست داره همجنس خودش رو داشته باشه